اوکراین،کشوری بانام ایرانی وبامردمی ایرانی تبار نویسنده وپژوهشگر: دکترداریوش افروزاردبیلی

اوکراین،کشوری بانام ایرانی و بامردمی ایرانی تبار            نویسنده: دکتر داریوش افروز اردبیلی

در شاهنامهء فردوسی چنین آمده است: فریدون،برای آزمودن فرزندانش،به سان یکی اژدها-که ازدهانش آتش برون می جهید-برسرراه سه پسرخودپدیدارشد.پسرمهتر،به دیدن اژدها، زودگریخت؛پسرمیانین،نخست دراندیشهء ستیزافتاد؛اماپس ازاندک تکاپویی،پشت به اژدها نمود و گریخت.اما،کهترپسر،تیغ ازنیام برکشید و باخروش،به پیکاراژدها رفت.
فریدون فرخ چو بشنیدو دید، هنرهابدانست و شد ناپدید.
پس ازاین آزمون،فریدون بر فرزندان خود نام نهاد:
پسرمهتر را سلم و پسر میانین را تور و پسر کهترراایرج نام نهادو آنگاه،جهان را میان فرزندان به سه بخش کردوازآن میان،روم و خاور را به مهترپسر،سلم بخشید.
برابر پژوهشهای دانشمندفرهیختهء ایرانی،استادفریدون جنیدی،در دورهء زمانی کمابیش شش هزارسال پیش،گرمای بسیارسختی،سراسرایران رافراگرفت؛گروهی از آریاییانی که در ایران می زیستند،از ایران به سوی خاور (غرب )یعنی اروپای کنونی رفتند؛این گروه با نام سرمتیان -که نام سلم، ریخت دیگری از همین نام است.-شناخته شده اندونیاکان اروپاییان هستند.اما،اروپاییان امروزی،کوچ نیاکانشان از ایران به اروپا رانمی پذیرند و تبارو ریشه ای دیگربرای خود می تراشند.
گفتنی است که بیست سال پس ازنشر دیدگاه استادجنیدی،دانشمندی انگلیسی- که نامش رابه یادندارم-باپژوهشهای زمین شناختی،به همین برایندرسید و کوچ دسته های بزرگ آریاییان را درپی آن گرمای سخت، در دورهء زمانی نزدیک به شش هزارسال پیش نشان داد.
اوکراین مردمی آشتی جوی دارد وبر کامهء روسیان که ستم برهمسایگان و خونریزی و تاراج در سرشت ایشان نهادینه شده ، مردم اوکراین مهربان و نرمخوی هستند؛یکی از نمودهای بسیارآشکاراین مهربانی،درجنگ اتحادجماهیرشوروی باایران شرقی -که انگلیسیان بدان نام افغانستان دادند-دیده شد.بدینگونه که در نشستهای محرمانهء ارتش سرخ که برای نمونه،گسترانیدن فرشی ازبمب در سرتاسر درهء پنجشیر برنامه ریزی می شد،سپهبدان( ژنرالهای)اوکراینی،باآگاه شدن ازچنان برنامه هایی، بی درنگ،فرماندهان مجاهدان ایران شرقی و بویژه،احمدشاه مسعودراآگاه می کردند تابه شتاب راه چاره بجویند…و ماایرانیان،همواره بایدسپاسگزار این مهرونیکخویی افسران اوکراینی باشیم.
باآنکه اوکراین،چندین سده،بخشی از روسیه و پسان اتحادجماهیرشوروی بود،مردم اوکراین ازستمدیدگان و قربانیان فرمانروایی روسیان بودند؛برای نمونه،در دورهء اشتراکی کردن زمینهای کشاورزی،که به دستور استالین،تنها به اندازهء نیاز سالانهء خانوار،آذوقه به کشاورز داده و ماندهء فراورده های کشاورزی،بدون پرداخت هیچ بهایی به سود دولت شوروی ستانده می شد،ازآنجاکه زمینهای اوکراین بسیارباروربود،کشاورزان از دادن فراورده ها سربازمی زدند.واکنش هراس انگیز استالین آن بودکه سربازان ارتش سرخ به روستامی ریختند و پس ازستاندن ستمگرانهء هر گونه خوراکی، روستا را در پروست(محاصره) می گرفتندتاروستاییان نتوانند به جایی بگریزندوازگرسنگی تباه شوند.دیده شدن مردگانی که تنها پوست و استخوانی از آنان برجای مانده بوددرکوی و برزنهای اوکراین،در آن دورهء سیاه استالینی،بسیارعادی بود.
همین ستمهای روسیان،مایهء آن شدکه در یورش سپاه آلمان نازی به شوروی و سپس به اوکراین،مردم اوکراین با شادی به پیشواز سربازان آلمانی رفتند و گل برسروروی آنان ریختندوحتی گروهی ازمردم اوکراین پا فراتر نهاده و خواهان گرفتن جنگ ابزار از آلمانیان و جنگ با ارتش سرخ شدند.
پس ازیورش ددمنشانهء روسیان به اوکراین در اسفند ۱۴۰۰خ،بنده که پیگیرخبرهای جنگ و درگیری بودم،باشگفتی بسیار می دیدم شماری ازجاینامها دراوکراین ریشهء پارسی دارندوحتی نام چند تن ازسیاستمداران اوکراین نام ایرانی است؛ برای نمونه،نام نمایندهء رئیس جمهور اوکراین در گفتگو با روسیه رستم امیروف است.
بسیارکنجکاوشدم تاپژوهشهای انجام شده در این باره را بخوانم که شوربختانه،در این باره،هیچ نوشته ای نتوانستم بیابم.ازاین روی،دست به کارشدم تادر این باره کاوش نمایم و بسیارشادمان هستم که توانستم انبوهی ازجاینامهای پارسی رادراین بخش از اروپابیابم.این جاینامها،همچنان که خواهد آمد،به روشنی از کوچ باشندگان ایرانی از ایران بدان سامان،سخن می گویند.
جاینامهای ایرانی و پارسی اوکراین را می توان در پنج گروه بررسی کرد:
الف – جاینامهایی که معنی روشن پارسی دارندودربارهء آنهابه سخن بیش نیاز نیست.
ب -جاینامهایی که هم در اوکراین و هم در ایران،البته ایران بزرگ فرهنگی و نه تنهاایران سیاسی کنونی دیده می شوند.
پ – جاینامهایی که جای نخستین زندگی کوچندگان وتااندازه ای زمان کوچ رامی نمایانند.
ت-جاینامهایی که پارسی وایرانی هستندوباشکافتن وبررسی نامها،می توان معنی آنهاراروشن کرد.
ث-جاینامهایی که معنی پیشوندیاپسوندآنهاروشن است؛اما،معنی بهریابهرهای دیگرنام دانسته نیست.

 

پیش ازاندرشدن به گفتار،گفتن چندنکته بایسته است:
نخست آنکه نقشه ای که بنده از آن برای بررسی نامها بهره بردم،نقشهء اینترنتی google map بود.این نقشه بخش راهنمای نقشه نداردوپیداست که نمی توان شهریاروستابودن یک جای را بانگرش به نقشه روشن نمود؛از این روی ،در بررسی جاینامها،جز دربارهء شهرهای بزرگ،بنده ازشهریاروستابودن یک جای سخنی نخواهم گفت.
دویم آنکه،چون به نقشهء طبیعی بزرگ و گستردهء اوکراین که جلگه ها و پستی ها و بلندیها و …رانشان دهددسترسی نداشتم،دربررسی شماری ازنامها،نمی توانستم ازهمخوانی معنی پیشنهادی خودم باواقعیت جغرافیایی جاینام آگاه شوم و امیدبه پژوهشهای آیندهءزبان شناسان ایرانی و اوکراینی می بندیم که بابررسی بیشتر و گسترده تر،این کاستی کاررابه یک سوی کنند.
سیوم آنکه همچنانکه خواهدآمدشماری بسیارودرخورنگرش ازجاینامها،هم در ایران و هم در اوکراین دیده می شوند؛ (برای نمونه:سولا ، شورین ، لادان،…)
یکی ازحدسها دربارهء چنین نامهایی،این می تواندباشدکه کوچندگان،به هنگام کوچ ازایران به اوکراین،این گروه نامهاراباخودبه اوکراین بردند.اگرچنین حدسی درست باشد،می توان به این برایندرسیدکه برخی معنی های پیشنهادشده برای این دسته جاینامها-که با واقعیت جغرافیایی آنها در ایران همخوانی دارند-باواقعیت جغرافیایی این دسته جاینامها در اوکراین،همخوانی نداشته باشندواین گزاره رادربررسی چنین جاینامهایی،باید به دیده داشته باشیم.
چهارم آنکه چون بنده تاکنون به اوکراین نرفته ام و به زبان اوکراینی آشنایی ندارم وبه دلیل آنکه این پژوهش،نخستین کاردر این زمینه است،خودبه این نکته خستوهستم که بی گمان در ریشه یابی نامها لغزشهایی داشته ام وازپژوهشگران و زبان شناسان ایرانی و اوکراینی خواهش می کنم در آینده،باآگاه کردن بنده،درپیراستن نوشته از لغزشها مرا یاری دهند.
پنجم آنکه در این بررسی،به شماری از جاینامها،باآنکه چهرهء ایرانی و پارسی داشتندپروا نکردم؛همانند مو سیر ، نگینو ، جانکوی ، تپلی ، توپ چین ، رودا ، رودنیا ، دوروهه (=دو راهه؟) ،رادا ، رودکا، سیرای ( = سرای ؟)، خوچین ، شاخی، تورچین، توچین، خوتیر ، لوچین ، کورچین ، لان چین ، سولوچین، کاچین، چپchop ( در آذربایجان،به معنی ساقهء خشکیده و ترد علف- از واژه های کهن آذری است. )،دون چین، هوچین ، بوهور، بیشکین (= بیشه کان؟=جای بیشه؟ )، بختری ( = بهتری ؟) ،سوش چین ، …
بررسی چنین جاینامهایی و داوری دربارهء ریشهء آنها رابه زمان همکاری با پژوهشگران اوکراینی در آینده می افکنم.
اینک، بررسی جاینامهای اوکراینی:

الف – جاینامهایی که معنی روشن پارسی دارند و دربارهء آنها،به سخن بیش نیاز نیست:

۱- بازار Bazar : نام جایی در شرق استان ژیتومیر و نیز،نام جایی در میانهء استان ترنوپیل است.
۲- کاریژ karyzh: یا همان کاریز ( قنات) نام جایی در خاک روسیه ودرنزدیکی مرز اوکراین ( در شمال استان سومی) است؛ گر چه این جاینام در خاک روسیه است اما چنین فاصلهءاندکی،ارجی در بررسی جاینام ندارد.همچنین،نام جایی در شرق استان خملنیتسکی،کاریژین karyzhyn ( = کاریزی) است. پیداست ایرانیانی که بادانش کندن کاریز،بدان سامانها کوچیدند،نام کاریز رانیزباخودبدانجابردند.
۳- بار Bar : نام جایی در غرب استان وینیتسیا است.
۴- کاروان Karavan : نام جایی در جنوب غرب خارکیف است؛ همچنین،نام جایی درشمال شرق اسلوویانسک در استان دونتسک staryi karavan ( = ستارهء کاروان ) است و می دانیم که نام ستارهء شباهنگ ( تیشتر ) رادرایران، ستارهء کاروانکش هم می گویند. Star در لاتین، همان ریخت کهن ستارهء پارسی است.

۵ – باغچه سرای Baghche saray : نام شهرکی در شبه جزیرهء کریمه است.باغچه سرای ازاندک شمارنامهای ایرانی در شبه جزیرهء کریمه است که ازستم فرهنگی جانکاه روسیهء تزاری و شوروی رهیده وبه روزگار ما رسیده است.بسیاری ازدیگرنامهای ایرانی آن سامان را ،روسیان به نامهای روسی دیگرکردندوشهرهای آباد و پررونق آزاق و منکوب و کفه و سرای رابه یکباره ویران نمودند.دربارهء ستمهای فرهنگی روسیان در کریمه ، کتاب” دیوانه بوده!” نوشتهء بنده ( رویه های ۱۵۷ تا ۱۶۱ ) خوانده شود.
۶ -ستاره stare : نام جایی در جنوب شرق کیف،نیز،نام جایی درشرق استان کیف است.
۷ – یار yar : نام جایی در غرب استان وینیتسیا است.
۸ – شایان shayan: نام جایی در جنوب استان زاکارپیتا است .
۹ – پیش چانه pishchane: نام جایی در شرق خارکیف ( یا خارکف ) ،نیز نام جایی در جنوب شرق خارکیف، نیز نام دوجای در شمال شهرسومی،نیزنام شهری درشمال رود دنیپر در استان چرکاسی، نیز نام جایی در شمال غرب پولتاوا،نیز نام جایی در میانهء استان چرکاسی،نیز نام جایی در شمال استان ولین است.
این نام به گونهء pishchana نام دوجای در جنوب استان چرکاسی، نیزنام جایی در میانهء استان کیرووهراد،نیزنام جایی در شمال شرق استان اودسا،نیزنام جایی در غرب استان چرکاسی،نیز نام جایی در شمال غرب استان اودسا،نیز نام جایی در غرب استان کیف است. Pishchana petrivka نیز نام جایی در شمال استان اودسا است.
همین نام به گونهء pishchanka نام جایی در غرب استان خارکیف،نیز نام جایی در شمال پولتاوا، نیز نام جایی در شمال استان چرنیهیف است .
این پرسش پیش می آید که این نام چه معنایی در فرهنگ اوکراینی داشته که باچنین بسامد بسیاربالایی،درجاهای گوناگون آمده است؟ واژه ها در گذر از یک زبان به زبان دیگر، گاهی معنی دیگروتازه می یابند.برای نمونه،واژهء پارسی ” پنجره ” در زبان مردم مالزی، به معنی ” زندان ” است.امیدبدان می بندیم که پژوهشگران اوکراینی،در این زمینه گام به پیش بگذارندوآنچه راکه برای ما گنگ است، روشن نمایند.
۱۰ – میدان maidan : پهنه های هموار و گشاده را در پارسی میدان می گویند.در گویش خراسانی،این واژه به گونهء maidan برزبان رانده می شودوبا همین تلفظ به اوکراین راه یافته و جاهای بسیاری، نام maidan به خود گرفته اند؛ برای نمونه، maidan نام جایی در شمال استان دونتسک، نیز نام جایی در جنوب استان لووف ، نیز نام جایی در جنوب شرق خارکیف،نیز نام جایی در غرب استان چرنیوتسی،نیز نام جایی در استان زاکارپیتا،نیز نام جایی در شرق استان پولتاوا،نیز نام جایی در شرق کالوش در استان ایوانوفرانکیسوک،نیز نام جایی در غرب کوپیچینسی در استان خملنیتسکی، نیز نام جایی در میانهء استان ولین، نیز نام جایی در غرب استان ریونه، نیز نام جایی در جنوب استان ریونه است.
همچنین،جاهای بسیار دیگری نامهای maidanetske ( در استان چرکاسی ) ، Maidanivka ( در استان کیف ) ،staryi maidan ( در شمال غرب ژیتومیر ) ،…دارند.

 

ب – جاینامهایی که هم در اوکراین و هم در ایران ، البته ایران بزرگ فرهنگی و نه تنها ایران سیاسی کنونی دیده می شوند:

 

۱ – سولا Sula : در ایران ، سولا نام یکی ازروستاهای شهرستان نمین اردبیل است.در اوکراین،Sula نام جایی در جنوب غرب شهر سومی، نیز نام یکی از شاخه های رود دنیپر است.چنین می نمایدکه همین نام،بااندکی دیگرشدن،به گونهء Syla نام جایی در غرب وزنسنسک،نیز نام جایی درجنوب پروومایسک است.
پیشوند سو در نام سولا به معنی سبز و پسوند لا = لان = جایگاه است.پس سولا به معنی جای سبز ( = روستا یا شهر سبز ) است.چنین می نماید که پیشوند سی در سیلا هم به معنی سبز باشد.
پیشوند سو در سوچنار جیرفت، سوده خرمشهر، سوزان اراک، سولان چابهار،سوهان مشهد، سویون سراب، سوستان مهاباد،سوان سراوان،سوتن خداآفرین ( که به گونهء ستن نوشته اما سوتن تلفظ می شود. ) ،سومرین اردبیل ( که به گونهء ثمرین نوشته اما سومرین تلفظ می شود.) ،چشمهء سو خراسان دیده می شود.
پسوند لان در نامهای لالان خداآفرین،اردلان قزوین، اردلان کردستان، سولان چابهار،دولان کلیبر،گوزالان کلیبر،شخلان کلیبر،سبلان،کهرلان اردبیل نیز به گونهء لا در لاتان شوشتر ( که به گونهء لاطان نوشته می شود.) ،لامرد فارس،لارک هرمزگان،لار فارس دیده می شود.

۲ – کوخان یا کوخانه Kokhane : در ایران،کوخان نام روستایی در بخش نمشیر بانه ( کردستان) است.در اوکراین، Kokhane نام جایی در جنوب زاپروژیا، نیز نام جایی در شمال شرق ملیتوپول ، نیز نام جایی در جنوب استان کیرووهراد است. همچنین، Kokhany نام جایی در جنوب خرسون ، همچنین Kokhan نام جایی در میانهء استان ایوانوفرانکیسوک است؛ همچنین، همین نام به گونهء Kokhanivka در شمال استان پولتاوا دیده می شود.
در این نام، پیشوند ” کو ” کوتاه شدهء ” کوه ” و پسوند ” خان ” یا ” خانه” به معنی جایگاه است و کوخان یا کوخانه، روی هم به معنی روستا یا شهری که در کنار یا روی کوه ساخته شده می باشد.
پیشوند کو در نامهای کومان کلیبر ( که به گونهء کمان نوشته اما کومان تلفظ می شود.) ،کوران مهاباد، کوسان مشهد،کوتان بیجار،کولان خوی، کوهگان سراوان،…دیده می شود.
پسوند جایگاه خان یا خانه در واژه های خانه،آشپزخانه،مهمانخانه،کبوترخان، خانه زاد،…نیز،در نامهای گلمانخانه اورمیه، شرفخانه شبستر، خانه خسرو کلیبر، ارمغانخانه زنجان،…دیده می شود.
۳ -کوماری Kumari :در ایران، کومار بالا و کومار پایین از روستاهای دهستان دیزمار غربی بخش سیه رود شهرستان جلفا هستندکه به گونهء کمار نوشته و کومار تلفظ می شوند. در اوکراین، Kumari نام جایی در جنوب غرب پروومایسک در استان میکولائیف و نیز، Komarivka نام جایی در جنوب شرق استان خارکیف در کرانهء رود اوسکیل است.
در این نام، پیشوند کو ،کوتاه شدهء ” کوه ” است؛ پسوند ماردراین نام به معنی جایگاه است و کومار یا کوماری، روی هم به معنی روستا یا شهری که درکناریاروی کوه ساخته شده می باشد.
پسوند مار در نامهای مارالان تبریز،سومار ایلام، لومار ایلام، بنمار اردبیل، ایزماره گرمی ( به گونهء اظماره می نویسندش!) ،زنگمار ماکو، دیزمار خداآفرین،…دیده می شود.در واژه های بیمار و تیمارستان نیز پسوند مار دیده می شود.
۴ – لیمان Lyman : در ایران فرهنگی،لیمان نام شهری خرددرشهرستان لنکران تالش شمالی در جمهوری آران- که به نادرست،جمهوری آذربایجان خوانده می شود! -است.در اوکراین، Lyman نام سه جا در شرق و جنوب شرق خارکیف،نیز نام دو جا در جنوب اودسا،نیز نام جایی در استان دونتسک،نیز نام جایی در استان لوهانسک است.نیز، Lymany نام دو جای در جنوب و جنوب غرب میکولائیف ،همچنین، Lymanka نام جایی در استان اودسا است.
معنی پیشوند لی ،از سودگی و ساییدگی بسیار دانسته نیست؛ پسوند ” مان” در این نام به معنی جایگاه است که در نامهای کرمان،بزمان سیستان،کومان خداآفرین،هومان خداآفرین،هورمان کلیبر،( که آمارگران دولتی به گونهء هورمغان می نویسند؛ اما،باشندگان و مردم بومی،هورمان می گویند.) ،مومان قصرقند،دیرمان تلنگ ( بلوچستان) دیده می شود.
۵ – مارین Marine : در ایران ،مارین نام روستایی در بخش میانین ( مرکزی) شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد،نیز نام روستایی در بهبهان است.در اوکراین، Marine نام جایی در شمال شرق سومی ،نیز نام جایی در شرق سومی در مرز با روسیه،نیز نام چندین جای در شمال شرق و شرق پولتاوا،نیز نام جایی در غرب استان خارکیف است.
در این نام،پیشوند ما،کوتاه شدهء ” مان” به معنی جایگاه و پسوند ” رین” نیز به همان معنی جایگاه است.اگرپرسیده شودکه چرادرنام مارین،پیشوند وپسوند،هردوبه معنی جایگاه است،باید به واژه های هماننددرپارسی بنگریم: دهکده،کوهستان، کوهسار،دشتستان،جایگاه،بیشه زار،شهرستان،دهستان،…
۶ – کامیان Kamyane : در ایران،کامیان پایین از روستاهای دهستان جاپلق الیگودرز و کامیان بالا از روستاهای دهستان جاپلق غربی شهرستان ازنا است.دراوکراین، Kamyane نام جایی در جنوب دنیپر و پتروفسک،نیز نام جایی در غرب استان سومی،نیز نام جایی در شمال استان میکولائیف،نیز نام جایی در شمال استان ریونه در نزدیکی مرز بلاروس،نیز نام جایی در غرب خودوریف در استان لووف است.
در نام کامیان،پسوند یان به معنی جایگاه است که در نامهای پسیان خداآفرین،کردیان باخرز،پریان سمنان،بامیان ایران شرقی،سوریان فارس،مایان تبریز،کالیان کرمانشاه،…دیده می شود.اما،دربارهء پیشوند ” کام ” داوری نمی کنم.
۷ – کورهان Kurhan : در ایران،کورهان با اندکی دیگرشدن و به گونهء کوران، نام روستایی در مهاباد و نیز،نام روستایی در سردشت است.در اوکراین، Kurhan نام جایی در شمال غرب لبدین در استان سومی،نیز نام جایی در غرب اودسا،نیز نام جایی در استان لوهانسک،نیز نام جایی در استان دنیپر و پتروفسک،نیز نام جایی در استان خارکیف است؛ همچنین،این نام به گونهء Kurhany نام جایی در استان ریونه است.
پیشوند کو در این نام،کوتاه شدهء ” کوه ” است؛ پسوند ” رهان” یا ” ران” به معنی جایگاه است که درنامهایی که در پی خواهد آمدبررسی خواهدشد.پس کورهان یا کوران،روی هم به معنی روستا یا شهری که در کنارکوه یاروی کوه ساخته شده می باشد.
۸ – هرشین Harshyne : در ایران، هرشین با اندکی دیگر شدن و به گونهء هرسین، نام یکی ازشهرهای استان کرمانشاهان است.در اوکراین Harshyne نام جایی در غرب شبه جزیرهء کریمه است.
هردوبخش این نام به معنی جایگاه هستندکه در نام مارین بدان پرداخته شد.پیشوند هر در نامهای اهر،هریس،هرزند مرند،هرات ایران شرقی،هرایی لرستان ( الیگودرز) ،نیز به گونهء هار در نامهای هاری آباد نهاوند،هاره آمل،اسبهار کلیبر،قندهار ایران شرقی،هارونیه صوفیان( آذربایجان شرقی) ،هارم فسا،هارون آباد بهار( همدان) ،هارون آباد تارم،هارون و سکز فسا،هارونی شهر کرد،…دیده می شود.
پسوند جایگاه شین یا سین در نامهای موشین بیرجند، اشین انارک( سپاهان) ،هورسین اورمیه، آوارسین خداآفرین،سینقان دلیجان دیده می شود.
۹ – ساکی Saki : در ایران،ساکی نام یکی از تیره های ایل زیار است؛ ساکی ها از لران باشندهء لرستان و خوزستان و همدان هستند؛ نیز،ساکی بالا و ساکی پایین از روستاهای جنوب اراک و ساکی آباد از روستاهای بروجن( چهارمهال و بختیاری) است.در اوکراین، Saki از شهرهای غربی شبه جزیرهء کریمه است.
سا در این نام به معنی سبز است که در نامهای بوموسا ( که به گونهء نادرست ابوموسی می نویسند!) ،ساری،ساوه ،سارین رفسنجان، سایان زنجان، ساسنگ گرگان، سامان شهر کرد، فسا،…دیده می شود.درباره پسوند کی داوری نمی کنم.
۱۰ – تاشان Tashan : در ایران،چوب تاشان از روستاهای دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج است.در اوکراین، Tashan نام جایی در شرق استان کیف است.همچنین،همین نام با اندکی دیگر شدن، به گونهء Tashyne نام جایی در جنوب غرب استان میکولائیف است.
پسوند شان در این نام،پسوند جایگاه است که در نامهای شاندرمن تالش،شاندیز اراک،لوشان،کریشان خداآفرین،کاشان،کوشان نیشابور،شانجان شبستر،همچنین در واژه های کاشانه، شان انگبین،شان تخم مرغ،کوشن ( واژهء کهن آذری به معنی زمینهای پیرامون یک روستا) ،…دیده می شود.دربارهء پیشوند تا در این نام داوری نمی کنم.
۱۱ – شورین Shuryne : در ایران، شورین نام روستایی در بخش میانین همدان است.در اوکراین Shuryne نام جایی در جنوب استان میکولائیف است.گویا،معنی نام ” زمینی که خاک شور دارد.” می باشد؛ اما،بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
۱۲ – برزان Berezan : در ایران،برزان ( با تلفظ Barzan) نام یکی از کویهای میانین شهرسپاهان ( اصفهان) است.در اوکراین Berezan نام جایی در شرق استان کیف،نیز نام جایی در غرب اودسا،نیز نام رودخانه ای در استان میکولائیف است.همچنین Berezany نام جایی در استان ترنوپیل و نیز نام جایی در استان وینیتسیا است.
زان در این نام پسوند جایگاه است که در نامهای کوزان خوی، لویزان تهران، گلزان خوی،رازان خرم آباد،اوزان خداآفرین دیده می شود.دربارهء پیشوند بر داوری نمی کنم.
۱۳ – کوسی Kusii : در ایران،کوسی از روستاهای بخش نازلو در شهرستان اورمیه است.در اوکراین Kusii نام جایی در شمال استان چرنیهیف در مرز بلاروس است.چنین می نماید که در این نام،پیشوند کو کوتاه شدهء ” کوه ” و پسوند ” سی” به معنی سبز و روی هم این نام به معنی کوه سبز ( = کوه دارای سرسبزی فراوان) باشد.
۱۴ – لادان Ladan : در ایران، لادان از کویهای کهن شهر سپاهان است.در اوکراین، Ladan نام جایی در جنوب استان چرنیهیف است.
پسوند دان در این نام به معنی جایگاه است که در واژه های نمکدان و قندان و چینه دان و انفیه دان و …همچنین در نامهای همدان و همیدان خداآفرین و هرازدان ارمنستان و دو دان خداآفرین و وردان سلماس و آرادان گرمسار و بردان دارخوین و جوزدان سپاهان و سودان سپاهان( از کویهای سپاهان) دیده می شود.پیشوند لا شاید به معنی جایگاه و کوتاه شدهء ” لان” باشد؛ اما بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
۱۵ – کورین Kurin : در ایران ،بخش کورین از بخشهای شهرستان زاهدان است.در اوکراین Kurin نام جایی در شرق استان چرنیهیف است.
پیشوند کو در این نام کوتاه شدهء کوه و پسوند رین به معنی جایگاه است و روی هم،کورین به معنی روستا یا شهری که در کنار کوه یا روی کوه ساخته شده می باشد.این نام دیگر شدهء کورهان یا کوران است که پیشتر از آن سخن رفت.دربارهء پسوند رین در نام اوکراین به گستردگی سخن خواهیم گفت.
۱۶ – کمیشانی Komyshany : در ایران، کُمیشانی از روستاهای بخش میانین شهرستان نکا ( مازندران) است.نیز گُمیشان از شهرهای غربی استان گلستان و در کرانهء دریای مازندران است.در اوکراین، Komyshany نام جایی در غرب استان خرسون است.
پسوند شان در این نام پسوند جایگاه است که پیشتر بررسی شد.چنین می نماید که پیشوند Ko کوتاه شدهء کوه و ” می ” میانوند ( پیوند دهندهء پیشوند و پسوند) و روی هم،کمیشان به معنی روستا یا شهری که در کنار کوه یا روی کوه ساخته شده می باشد.اما بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
۱۷ – کاره Kare : در ایران فرهنگی، کاره نام جایی در میانرودان ( بین النهرین) بودوجنگ پرآوازهء کاره،میان سپاه اشکانی به فرماندهی سورنا و سپاه رومی به فرماندهی کراسوس در آنجا رخ دادکه به شکست سخت و خردکنندهء رومیان و کشته شدن کراسوس انجامید.در اوکراین، Kare نام جایی در شمال استان اودسا است.معنی نام دانسته نیست!
۱۸ – شارین Sharyn : در ایران، شارین نام روستایی در بخش اسفروردین در شهرستان تاکستان قزوین است.در اوکراین Sharyn نام جایی در جنوب شهر اومان و در استان چرکاسی است.
چنین می نماید پیشوند شا، کوتاه شدهء شان (= جایگاه ) باشد و پسوند رین به معنی جایگاه است. هر دو بهر نام به معنی جایگاه هستند؛ اما بر داوری خویش پافشاری نمی کنم.
۱۹ – اوزین Uzine : در ایران،اوزین نام روستایی در شهرستان گیلانغرب ،نیز اوزین دره نام جایی در شمال شرق بجنورد ( خراسان شمالی) ،نیز اوزینه نام کویی در شهر گرگان است.در اوکراین، Uzine نام جایی در شرق بیلاتسرکفا در جنوب غرب استان کیف است؛ نیز Uzyn نام جایی در شرق کالوش در استان ایوانوفرانکیسوک است.
پیشوند او در این نام،دیگر شدهء ” هو ” پهلوی ( = خوب در فارسی دری) و به معنی ” نیک ” است و پسوند زین به معنی جایگاه و روی هم ،اوزین به معنی روستا یا شهری که در جایی نیک ساخته شده می باشد.
دربارهءدیگر شدن ” هو ” به ” او ” در سخن از نام اوکراین ،به گستردگی سخن خواهیم گفت.پسوند جایگاه زین در نامهای اَرَزین خداآفرین،گورزین قشم، خیزین باکو، رازین ساوه،اچمیادزین ارمنستان نیز،همین پسوند به گونهء ” زان ” در نامهای اوزان خداآفرین،بوزان سپاهان،اورازان تالقان دیده می شود.
۲۰ – ریکون Rykun: در ایران، ریکان ( با دیگر شدن واکهء ” واو ” به واکهء ” الف ” ) از روستاهای بخش میانین شهرستان اورمیه ،نیز ریکان نام یکی از روستاهای پیرامون گرمسار است.در اوکراین Rykun نام جایی در شمال غرب کیف است.
پیشوند ” ری ” در این نام به معنی روشن و درخشان و پسوند ” کون ” یا ” کان ” به معنی جایگاه است و روی هم،این نام به معنی روستا یا شهری که در جایی آفتابگیر ساخته شده می باشد.
” ری ” در نامهای گنزری خداآفرین ( که آمارگران دولتی به گونهء کنزرود می نویسند اما باشندگان همگی گنزری می گویند.)،شهر ری،گیومری ارمنستان، مگری ارمنستان،کاری ارمنستان دیده می شود.همچنین پسوند کان در نامهای اردکان،کوتاکان ارمنستان،اُشاکان ارمنستان،مَردَکان باکو،کانیان سلماس،کانی سیب بوکان،کانی مانگا پنجوین ( کردستان غربی) دیده می شود.
۲۱ -چابان Chaban : در ایران،چاپان ( با دیگر شدن واکهء ” ب ” به واکهء ” پ ” ) نام یکی از روستاهای نزدیک اهر،نیز چاپان پایین از روستاهای بخش زیویه شهرستان سقّز است.همچنین،جابان از روستاهای دماوند است که تخم هندوانهء خوشمزهء آنجا،که تخمهء جابانی نام داشت، به نادرست به تخمهء ژاپنی آوازه یافته است!
معنی پیشوند و پسوند دانسته نیست!
۲۲ – اورمان Urman : در ایران، هورمان ( با دیگر شدن واکهء ” الف ” به واکهء ” ه ” ) نام یکی از روستاهای شهرستان کلیبر است؛ نام این روستا را آمارگران دولتی به گونهء نادرست هورمغان نوشته اند؛ اما باشندگان روستا و همهء بومیان ” هورمان” می گویند.در اوکراین Urman نام جایی در غرب استان ترنوپیل است.
بنده در نوشتاری بلند با نام ” اورمیه ، سرزمین خورشید تابان ” باآوردن نمونه های بسیار،نشان دادم که ” اور ” تلفّظی دیگر گونه از ” هور ” پهلوی به معنی خورشید است.این گفتار در شماره ۱۱۲ (اردیبهشت وخرداد۱۴۰۰ ) دو ماهنامهءخواندنی چاپ شد و دوستداران گرامی می توانندگفتار یادشده رادرآن شماره بخوانند.
پس درهردونام “اورمان” و”هورمان”،اور یا هور به معنی خورشید وپسوندمان به معنی جایگاه است وروی هم،اورمان یاهورمان به معنی روستایاشهری که درجایی آفتابگیرساخته شده می باشد.
پیشونداوردرنامهای اورگنج خوارزم،اورازان تالقان،اورامان کردستان،اورگان اردل،اورمیه،اورنگ بلوچستان، نیزپیشوندهور درنامهای هورانداهر،هوره شهرکرد،هورسین اورمیه،ماهوردزفول دیده می شود.

 

۲۳ – موشین Mushin : در ایران ،موشین نام روستایی در شمال غرب بیرجند است.در اوکراین Mushin نام جایی در جنوب شرق استان لووف است.
پیشوند ” مو ” دراین نام ، به معنای درخت انگور است که در نامهای مولان کلیبر،مومان قصر قند،موران اردبیل،موانا اورمیه،موک اراک،موجان قم دیده می شود.پسوند شین به معنی جایگاه و موشین روی هم به معنی انگورستان می باشد.
۲۴ – مالین Malyn : در ایران، مالین نام شهری تاریخی ( سدهء چهارم ه.ق.) بودکه اکنون درون شهرستان باخرز جای گرفته است.در اوکراین Malyn نام جایی در غرب استان ریونه و نیز،نام جایی در شرق استان ژیتومیر است.
چنین می نماید که پیشوند ما ، کوتاه شدهء ” مان” به معنی جایگاه و پسوند ” لین ” دیگرشدهء ” لان ” به معنی جایگاه باشد.پس،هر دو بهر نام،اشاره به جایگاه دارند؛ البتّه،بر این داوری خود پافشاری نمی کنم.
۲۵ – هورین Horyn : در ایران، هورین نام روستایی در کردستان است.در اوکراین Horyn نام رودخانه ای در استان خملنیتسکی است که از شمال شرق تا جنوب غرب این استان کشیده شده است.
چنین می نماید که پیشوند هو به معنی نیک و پسوند ” رین ” به معنی جایگاه و روی هم،این نام به معنی جایگاه نیکو باشد؛ از سوی دیگر،اگرپیشوند هور را به معنی خورشید و ” ین ” را پسوند نسبت بدانیم،معنی هورین،درخشان یا آفتابگیر می تواند باشد.
۲۶ – بوژانی Buzhany : در ایران، بوژان روستایی در بخش میانین شهرستان نیشابور است ؛ همچنین،بوزان نام روستایی در استان سپاهان است.در اوکراین Buzhany نام جایی در جنوب استان ولین است؛ همین نام،با اندکی دیگر شدن و به گونهء Buyany نام جایی در غرب لوتسک دراستان ولین است
پیشوند بو در این نام،در پارسی به معنی” رایحهءخوش ” است که در نامهای بویدوز خداآفرین،بوشهر،بوکان کردستان،بوزآباد ( = بوی آباد) کاشان – که مردم بومی بیذُوُی می گویندوآمارگران دولتی به گونهء ابوزید آباد نوشته اند!-بویدشت اورمیه،بویری بوشهر،بویه لاهیجان،بوزی خرّمشهر،بوی آباد نام کویی در نیشابور دیده می شود.
پسوند ژان – که به گونه های زان و جان هم می آید -در نامهای اوزان خداآفرین،اورازان تالقان،کوزان خوی،…دیده می شود.بوژان روی هم به معنی روستا یا شهری که بوی خوش دارد،می باشد؛ چونان نمونه بگویم که در روستای بویدوز خداآفرین،درختان سنجد خودرو بسیار است و در بهار و تابستان بوی تند و بسیار خوش درختان سنجد در روستا می پیچد و هر نو رسیده ای،از آن بوی می پرسد.
۲۷ – رازین Razine : در ایران ،رازین نام روستایی در بخش میانین شهرستان ساوه است.در اوکراین Razine نام جایی در غرب استان ژیتومیر است؛ همچنین، Ryzyne که نام جایی در میانهء استان چرکاسی ودر غرب رونیهوررودکا است،گونه ای دیگر ازهمین نام است.
پسوند زین در این نام پسوند جایگاه است که پیشتر بررسی شد؛ اما دربارهء پیشوند ” را ” و معنی نام داوری نمی کنم.
۲۸ – پرچین Perechyn : در ایران،پرچین نام روستایی در بخش میانین شهرستان خدابنده ( در استان زنجان) است.در اوکراین Perechyn نام جایی در غرب استان زاکارپیتا در مرز با اسلوواکی است.
در زبان اوستایی، واژهء” پئیری” به معنی پیرامون است که در گذر زمان ودر زبان فارسی دری، پئیری اوستایی به گونهء ” پَر” در آمده؛ همین واژه در زبان اوکراینی به گونهء Pere در آمده که به واژهء اوستایی نزدیکتر است.روشن است که در زبان پارسی،پرابست ( حصار) پیرامون یک خانه یا یک کشتزار یا یک روستا را پرچین می خوانند.
۲۹ – ویلشانی Vilshany : در ایران ،ویشان نام روستایی در بخش خورگام شهرستان رودبار ( استان گیلان) است.پیداست که در این نام واکهء” ل ” در گذر زمان فرو افتاده است.در اوکراین ، Vilshany نام جایی در شمال شرق خوست در استان زاکارپیتا است.
پیشوند ویل در این نام به معنی شهر یا روستاست که در نامهای لوندویل آستارا ( گیلان) ، دشتویل رودبار، ویل وان لنکران ( تالش شمالی) ،دویل اردبیل دیده می شود.پسوند شان به معنی جایگاه است که پیشتر بررسی شد.روی هم ویلشان به معنی جای شهر است.
۳۰ – خوست Khust : در ایران فرهنگی،خوست یکی از شهرهای بزرگ ایران شرقی – که جهانخواهان انگلیسی بدان نام افغانستان دادند-و مرکز ولایت خوست است.در اوکراین Khust از شهرهای استان زاکارپیتاست.معنی این نام دانسته نیست.
۳۱ – اومان Uman : در ایران، هومان نام یکی از روستاهای شهرستان خداآفرین است.در اوکراین Uman از شهرهای بزرگ اوکراین و مرکز استان چرکاسی است.در جنگ جهانی دویم ،نبرد اومان میان ارتش سرخ و ارتش آلمان هیتلری در این شهر رخ داد که به شکست ارتش سرخ و پیروزی سپاه آلمان انجامید.
همچنانکه در نامهای اورمان و اوزین بررسی شد،پیشوند ” او ” تلفظی دیگراز ” هو ” پهلوی به معنی نیک است و پسوند مان،به معنی جایگاه است که پیشتر بررسی شد.پس اومان روی هم به معنی شهر نیک است.
۳۲ – خرسون Kherson : در ایران بزرگ فرهنگی،خراسان پهنه ای بس گسترده از شمال شرق ایران و شمال ایران شرقی(افغانستان) و کشورهای کنونی ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان را دربرمی گرفت. شوربختانه،آن نام باشکوه،اکنون تنها در شمال شرق ایران سیاسی امروز برجای مانده است.
در اوکراین Kherson نام یکی از شهرهای بزرگ جنوبی اوکراین در کرانهء دریای سیاه و تختگاه استان خرسون است.خرسون تلفظ اوکراینی نام خراسان است.
این نام از پیشوند خر ( = خور = خورشید) و پسوند آسان (= آیان) پدید آمده و روی هم به معنی جایی است که خورشید از آن جای برمی آید ( شرق) .این نام در پهلوی خوورآیان بودودرپارسی دری به گونهء خراسان در آمد.
۳۳ – دوین Dviine : در ایران،دوین نام دو روستاست : یکی دوین شیروان ( خراسان شمالی ) و دیگری دوین مشهد؛همچنین ،دوین نام تختگاه کهن ارمنستان شرقی بود که اکنون ویرانه هایش در استان آرارات بر جای مانده است.در نزدیکی دوین باستانی ارمنستان،روستایی به نام دوین نیز هست. گفتنی است در پی درگیریهای بسیار،ارمنستان میان ایران و روم بخش شد: ارمنستان غربی در دست روم که تختگاهش ارزنجان بودوارمنستان شرقی در دست ایران که تختگاهش دوین بود.در نوشته های تازی،از دوین با نام دبیل یاد می شد.
در اوکراین Dviine نام جایی در جنوب شرق استان خرسون ( در شرق شهر خرسون) ،همچنین Dyvyn که گونه ای دیگرازهمین نام است،نام جایی در شرق استان ژیتومیر است.
پسوند وین در این نام به معنی جایگاه است که درنامهای قزوین،اوین تهران،آوین میانه ،گوین بندرخمیر،پنجوین کردستان غربی ( عراق)،دارخوین امیدیه ( خوزستان)،سوین خاش،وینسار قروه، آوین بندرخمیر،آرتوین ارمنستان غربی ( ترکیه) دیده می شود.معنی پیشوند ” د ” در دوین،ازسودگی بسیاردانسته نیست.
۳۴ – کومان Koman : در ایران، کومان نام یکی از روستاهای شهرستان کلیبر است. آمارگران دولتی نام این روستارا به گونهء کمان می نویسند؛ اما،باشندگان و بومیان،همگی کومان می گویند.نیز،کومان نام یکی از روستاهای ایرانشهر ( سیستان و بلوچستان) است.در اوکراین Koman نام جایی در شمال شرق استان چرنیهیف در کرانهء رود دسنا است.چنین می نماید Kumy که نام جایی در غرب استان خارکیف است،نیز چهره ای دیگر از نام کومان باشد.پیشوند کو در این نام، کوتاه شدهء ” کوه ” و مان پسوند جایگاه است .کومان روی هم ،به معنی روستا یا شهری که در کنارکوه یا روی کوه ساخته شده می باشد.روستای کومان کلیبر،درمیان کوههای بلندجای دارد.
۳۵ – خمین Khomyne : در ایران،خمین نام یکی از شهرهای جنوبی استان مرکزی است.در اوکراین Khomyne نام جایی در شمال شرق شهر سومی،نیز نام جایی در غرب استان چرنیهیف،نیز نام جایی در شمال استان چرنیهیف است.همچنین Khomyna نام جایی در جنوب شرق استان لووف است.همچنین Khomynka نام جایی در شمال غرب اودسا،نیز نام جایی در خاک بلاروس ودر نزدیکی مرز اوکراین است.
این نام از دو بهر خو (= هو= نیک) و پسوند جایگاه مین پدید آمده و روی هم،به معنی جایگاه یا شهر نیک است.پیشوند خو درنامهای خونیق اهر،خوجین خلخال،خوجان نیشابور،خولینه شاهین دژ،خونیک سار بیرجند،خوسف بیرجند،خوگان خمین،خورند راور ( کرمان) ،خویه فریدون شهر ( سپاهان) ،خومه زار یاسوج دیده می شود.پسوند جایگاه مین در نامهای ورامین،گرمین مزارشریف ( ایران شرقی) ،نمین اردبیل،مینق هریس،میناب هرمزگان،میناس سلماس،میناک سیاه بیشه ( مازندران) دیده می شود.در واژه های زمین و سرزمین هم پسوند مین دیده می شود.
۳۶ – ساری Sary : در ایران ،ساری نام تختگاه استان تبرستان ( مازندران) است.در اوکراین Sary نام جایی در غرب زینکیف در استان پولتاوا است.پیشوند سا در این نام به معنی سبز است؛ پسوند ” ری ” کوتاه شدهء رین و رینه به معنی جایگاه است.پیشوند و پسوند هردو پیشتر بررسی شدند.ساری روی هم ، به معنی شهر یا روستای سبز است.
۳۷ – آستارا Stara : در ایران، آستارا نام یکی از شهرهای گیلان است؛ نیز،استرآباد نام پیشین گرگان بود.در اوکراین Stare نام جایی در شرق استان کیف و نیز، نام جایی در جنوب شرق شهرکیف است؛ نیز،گرچه در اوکراین جایی با نام Stara به تنهایی نداریم؛ اما جاهای بسیار پیشوند Stara دارند؛ همچون :
الف- Stara Vanivka در جنوب غرب تروستیانتس در استان سومی
ب – Stara Orzhytsia در شرق استان کیف
پ – Stara Rudnia در غرب کوریو کیفکا در استان چرنیهیف
ت – Stara Basan در جنوب غرب استان چرنیهیف
ث – Stara Buda در غرب زونیهورودکا در استان چرکاسی ،نیز در شمال غرب کیف
ج – Stara Maiachka در جنوب خرسون
چ – Stara Bohdanivka در جنوب میکولائیف
ح – Stara Talalaivka در میانهء استان چرنیهیف
خ – Stara Rudnya در غرب نووهرادوولینسکیی در استان ژیتومیر
د – Stara Huta در میانهء استان ایوانوفرانکیسوک
همچنین نامهای :
الف – Staryi Kovrai در استان چرکاسی
ب – Staryi Irzhavets در استان پولتاوا
پ – Staryi Kalkaiv در استان پولتاوا
ت – Astrakhanka در شرق ملیتوپول
همگی گونه ای دیگر از همان Stara هستند؛ همچنان که پیداست ، همگی این نامها با واژهء پارسی ” ستاره ” در پیوند هستند.

۳۸ – خیژین Khyzhyne : در ایران فرهنگی، خیزین نام یکی از بخشهای تات زبان در نزدیکی باکو ( جمهوری آران) است.در اوکراین Khyzhyne نام جایی در شمال شرق کریفیی ریه است؛ نیز، Khyzha که نام جایی در جنوب استان زاکارپیتا است گونه ای دیگر از همین نام است که در آن، واژهء ” جا ” فارسی به گونهء ” ژا ” آمده است .همچنین، Khyzhyntsi ( نام جایی در شمال غرب استان چرکاسی ) همین نام را در خود دارد.
پیشوند خی در این نام به معنی چشمه و آب است؛ در زبان پهلوی، ” خوی ” ( با تلفّظ خووَی Khuay ) به معنی چشمه و آب است.عرق تن را هم خوی می گفتند.در واژه های خیو ( = آب دهان) ،خیس، خیار،خوید ( = غلّهء سبز نارسیده) ،خیرو ( گل همیشه بهار که در جاهای آبناک می روید.) ،خیابان،…پیشوند خی دیده می شود.
خی و خوی در نامهای چندین جای همانند خوی آذربایجان غربی،خیبر دزفول ( خیبر= بر چشمه ) ،خینه یاسوج،بیدخیری سیرجان، ده خیر شاهرود،خیج شاهرود،خیوه ( از شهرهای کهن خوارزم) ،خوی نراو کلیبر،خیاو ( نام پیشین مشکین شهر ) دیده می شوند.پسوند ژین، گونه ای دیگر از پسوند زین ( = جایگاه) است که پیشتر بررسی شد.پس خیژین یا خیزین، روی هم به معنی جایی که چشمه و آب دارد می باشد.
☆ نکته : از بررسی جاینامهای اوکراینی چنین بر می آید که واکهء ” ژ ” در این زبان ،به جای واکه های ” ج ” و ” ز ” بسیار به کار می رود.
۳۹ – هوریان Horyane : در ایران، خوریان نام شهرکی در جنوب سمنان است.در اوکراین Horyane نام جایی در شرق خارکیف در نزدیکی مرز روسیه است.خورشید در پهلوی هور و در فارسی دری خور خوانده می شود.همین نامهای هور و خور، در آغاز این دو نام آمده و پسوند یان هم به معنی جایگاه است.هوریان یا خوریان روی هم به معنی جای آفتابگیر است.
۴۰ – سوزان Sozan : در ایران،سوزان نام یکی از روستاهای بخش خنداب شهرستان اراک ( استان مرکزی) است.در اوکراین Sozan نام جایی در شرق استاری سامبیر در استان لووف است.پیشوند سو به معنی سبز و پسوند زان به معنی جایگاه است که پیشتر هر دو بررسی شدند.سوزان ،روی هم به معنی جای سر سبز است.
۴۱ – تیمار Tymar : در ایران فرهنگی، تیمار نام روستایی در جنوب سلیمانیه( کردستان غربی) است.در اوکراین Tymar نام جایی در شرق استان وینیتسیا است.پسوند مار به معنی جایگاه است؛ اما در بارهء پیشوند تی داوری نمی کنم.
۴۲ – ساوران Savran: در ایران، سوران ( با اندکی دیگر شدن ) نام روستاهایی در استانهای سیستان و بلوچستان،مرکزی ، سپاهان، لرستان ، خراسان رضوی، کرمانشاهان است. در اوکراین Savran نام جایی در شمال غرب استان اودسا است .نیز، Savranske نام جایی در غرب Savran یاد شده است.
در ساوران و در سوران، پیشوندهای سا و سو هردوبه معنی سبز است.واکهء ” و ” در نام ساوران میانوند و پسوند ران به معنی جایگاه و روی هم ساوران یا سوران به معنی جای سرسبز است.دربارهء پسوند ران،پسان سخن گفته خواهد شد.
۴۳ – کلوان Klevan : در ایران،کلوان نام روستاهایی در استانهای یزد،البرز،مرکزی،آذربایجان غربی،نیز کلوانق نام روستایی در آذربایجان شرقی است.در اوکراین Klevan نام جایی در شمال غرب شهر ریونه است.پیشوند کل در این نام به معنی کوه است که در نامهای کله سر اردبیل،کلاسور کلیبر،کلیگان آمل،کله گاه بهبهان،کلیدر نیشابور، کلیمان تالش،کل بلند تویسرکان دیده می شود.پسوند وان در این نام به معنی جایگاه است که در نامهای ایروان،سراوان،واوان تهران،شیشوان عجب شیر،نخجوان،منجوان خداآفرین،خروان تبس ( نباید طبس بنویسیم!) ،لیقوان تبریز،کندوان میانه،لاوان دریای پارس،شیروان،مریوان،سیروان کردستان،کردوان گرمسار،گیلوان زنجان،کیوان خداآفرین،زردوان کلیبر دیده می شود.نام کلوان،روی هم به معنی شهر یا روستایی که روی بلندی یا کوه ساخته شده می باشد.
۴۴ – سیمر Simer : در ایران ،سیمره نام رودی در استان ایلام است.در اوکراین Simer نام جایی در غرب استان زاکارپیتا در مرز با اسلوواکی است.
پیشوند سی در این نام، شایدبه معنی سبز باشد؛ اما بر داوری خود پافشاری نمی کنم.پسوند مر کوتاه شدهء مار است ودر نامهای مراغه،مرند،مریوان،مرنجاب کاشان،مرکید تبریز،مروان گرمی، مرغا ایذه دیده می شود.
۴۵ – قفقاز Kavkaz : در ایران فرهنگی،قفقاز نام رشته کوههایی در شمال غرب ایران بزرگ است.در اوکراین Kavkaz نام جایی در شمال رود دنیپر و در شرق استان کیف است. معنی نام دانسته نیست.
۴۶ – نیری Nyry : در ایران، نیر نام یکی ازبخشهای استان اردبیل در جنوب غرب اردبیل، نیز نیر نام یکی از بخشهای استان یزددر جنوب غرب شهر یزد است.در اوکراین Nyry نام جایی در غرب استان ولین است.
این نام از پیشوند نی ( = نشستنگاه= نشیمن) و پسوند ری ( = روشن = آفتابگیر ) پدیدآمده و روی هم به معنی نشیمنی ( روستا یا شهر ) که در جای آفتابگیر ساخته شده می باشد.می توان پنداشت نیر در ایران هم،همان نیری بوده که در گذر زمان، واکهء ” ی ” آن افتاده است.در نام ” نیژین” نمونه های پیشوند نی خواهد آمد.نمونه های پسوند ری در نام ریکون آورده شد.

 

پ – جاینامهایی که جای نخستین زندگی کوچندگان و تا اندازه ای زمان کوچ را می نمایانند:

شماری از جاینامها در اوکراین،به روشنی جای نخستین کوچندگان را نشان می دهند و با نگرش ویژه بدانها،تا اندازه ای می توان زمان کوچ تیره ها را برآورد کرد:
۱ – پارتیزانی Partyzany :پارتیزانی نام جایی در جنوب غرب پاولوهراد،نیز نام جایی در جنوب انرهودار،نیز نام جایی در شرق کریمه ، نیز نام جایی در جنوب استان خرسون، نیز نام جایی در شمال استان خرسون است.همین نام به گونهء Partyzanske نام جایی در شمال غرب دنیپروپتروفسک،نیز نام جایی در جنوب استان میکولائیف،نیز نام جایی در شرق میکولائیف،نیز نام جایی در جنوب شرق استان وینیتسیا،نیز نام جایی در شمال استان ریونه در مرز با بلاروس است.همین نام به گونهء Partyntsi نام جایی در میانهء استان خملنیتسکی است.این نام و فزونی بسیار آن در اوکراین،به روشنی کوچ دسته های فراوان پارتیان رااز خراسان به اوکراین می نمایاند.با دانستن زمان پدیدار شدن نام پارت در تاریخ،می توان زمان کوچ پارتیان به اوکراین را برآورد کرد.
۲ – کوشانی Koshany : کوشانیان تیره ای از آریاییان بودند که در شمال شرق خراسان بزرگ می زیستند.داستان کاموس کُشانی و رزم او با رستم و کشته شدنش در جنگ بارستم ، در شاهنامه آمده است.در اوکراین Koshany نام جایی در جنوب غرب استان چرنیهیف است وبه روشنی،کوچ کوشانیان را از خراسان بزرگ به اوکراین نشان می دهد.پس از گذشت زمانی دراز،نام کوشانیان در تاریخ ناپدید شد.با دانستن زمان پدیدار و ناپدید شدن نام کوشانیان در تاریخ،می توان زمان کوچ آنان را برآورد کرد.
۳ – پارسی Pershe : در شماری بسیار و در خور نگرش ازجاینامهای اوکراین،واژهء Pershe (= پارسی = ایرانی ) یا گونه هایی دیگراز همین واژه به گونهء پیشوند یا پسوند آمده است ؛ برای نمونه :
الف – Pershe Travnya نام جایی در شرق کیف و در کرانهء غربی رود دنیپر؛ نیز نام جایی در استان چرکاسی؛ نیز نام جایی در استان چرنیهیف
ب – Horyn Hrad Pershyi نام جایی در شرق شهر ریونه
پ – Hlukhiv Pershii نام جایی در شمال غرب رادومیشل در شرق استان ژیتومیر
ت – Khoten Pershyi نام جایی در شمال غرب استان خملنیتسکی
ث – Krasne Pershe نام جایی در جنوب کیف
ج – Derman persha نام جایی در جنوب استان ریونه
چ -Hubyn Pershyi نام جایی در جنوب شرق استان ولین
ح – Ananiv Pershyi نام جایی در شمال شرق روز دیلنا در استان اودسا
خ – Poznanka Persha نام جایی در شمال غرب استان اودسا
همچنین،نامهای شماری از خیابانهای بزرگ در استان چرکاسی و استان لووف و درشهرهای خارکیف و ریونه و کیف و سومی و اودسا و دنیپروپتروفسک،پیشوند Pershyi یا Pershii بر خود دارند.
البتّه،شمار اندکی از نامهایی که پیشوند یا پسوند Pershyi یا Pershe یا… بر خود دارند،چونان نمونه آوده شد و گرنه،شمار این دست نامها،بسیار بیشتر است.این دست نامهای دارای پیشوند یا پسوند Pershe یا …به روشنی نشانهء کوچ ایرانیان به اوکراین است.
۴ – زابل : شماری در خورنگرش از جاینامها در اوکراین، بویژه در غرب اوکراین، نام شهر زابل رابرخوددارند؛ برای نمونه :
الف – Zabolotiv نام جایی در شرق کولومیا در استان ایوانوفرانکیسوک
ب – Zabolottya نام جایی در میانهء استان چرنیوتسی،نیز نام جایی در غرب شهر ریونه
پ – Zabolottsi نام جایی در جنوب غرب استان ولین در نزدیکی مرز لهستان،نیز نام جایی در شمال شرق بوسک در استان لووف
ت – Zaboloto نام جایی در شمال بوسک در استان لووف
ث – Zabolotivka نام جایی در میانهء استان ترنوپیل
ج – Zabolotne نام جایی در جنوب استان وینیتسیا
این دسته نامها،به روشنی کوچ سکاییان سیستان را از زابل به اوکراین نشان می دهند. دیدگاه استاد فریدون جنیدی بر آن است که بیشتر کوچندگان ایرانی به اوکراین ازسکاییان بودندواین دست نامها،به این دیدگاه نیرو می بخشند.
۵ – توستان Tustan : نام جایی در شرق استان ایوانوفرانکیسوک است.این نام ازدوبهر ” توس ” ( = نام شهر کهن و پرآوازهء خراسان) و پسوند جایگاه ” تان ” پدید آمده و روی هم به معنی جایگاه توس است.این نام،کوچ باشندگان توس رابه این بخش ازاوکراین نشان می دهد.
۶ – تور Tur : نام جایی در شمال غرب استان ولین در مرز با بلاروس است.گویا این نام،نشانهءکوچ تورانیان به این بخش از اوکراین است؛ اما،بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
۷ – باکورین Bakoryn : نام جایی در غرب شهر ریونه است.این نام ازدو بهرباکو( نام تختگاه سرزمین آران) و پسوند رین ( = ران= جایگاه) پدیدآمده و روی هم به معنی جایگاه باکو است.پیداست کسانی که ازباکوبه این سرزمین کوچیده بودند،این نام را به چنین جایی دادند.
برآیندیکبارهء ( نتیجهء کلّی) بررسی جاینامهای مشترک ایران و اوکراین و جاینامهای نشانهء کوچ ایرانیان به اوکراین آن است که در روزگاری بس دورتر از روزگار ساسانیان و اشکانیان،این کوچها روی داده بود و نکتهء ارجدار آن که کوچها به یکباره و از آن یک تیرهء تنها نبوده،بلکه، تیره های بسیارگوناگون و درزمانهایی جداگانه،از ایران بزرگ فرهنگی به اوکراین کوچیده بوده اند.

 

 

ت – جاینامهایی که پارسی و ایرانی هستند و با شکافتن و بررسی نامها، می توان معنی آنها را روشن کرد:

 

۱ – اوکراین Ukraine: نام این کشور را درایران به گونهء Okrain بر زبان می رانند.مردمان دیگر کشورها،این نام را Ukraine می گویند؛ اما، مردم اوکراین نام کشورشان را Ukraina می گویند.با نگرش به پیشینهء پژوهشهایم در زمینهء ریشه یابی نامها،می دانم که درستترین نام هرجایی،همانگونه ای است که بومیان و باشندگان بر زبان می رانند.پس،درستترین نام این کشور،همان ” اوکراینا ” است.معنی نام اوکراینا را در فرهنگها ” کشور ” یا ” دیار ” نوشته اند؛ اما، به باور بنده،این معنی برای نام اوکراینا، نادرست و نام این کشور،نامی سد درسد ایرانی است؛ چگونه؟
در زبان پهلوی، واکه های ” الف ” و ” ه ” به گونه ای همسان وبا یک نشان نوشته می شوند؛ از همین روی،شمار بسیاری واژه های پهلوی،در گذر از پهلوی به پارسی دری،واکهء ” ه ” خود را به واکهء ” الف ” دیگر کرده اند؛ برای نمونه:
هنباز‌ —--> انباز ( = شریک )
هنبان ——> انبان( = کیسهءآذوقه وتوشه یاابزار همراه یک کس)
هَن جَم ( = هم گام = همگام شدن در کاری یا اندیشه ای) ——> انجمن
هورانتَ ——> اورند ( به نیکی و خوشی به پیش بردن کارهای کشور)
هنداختن ——> انداختن (= طرح کردن)
هرمزد ——-> اورمزد
هور (= خورشید) ——> اور ( برای نمونه در نامهای اورمیه،اورگنج،اورگان،…)
هست ——> است
هورومچوک ——> اُرُمچوک ( = کارتنک یا عنکبوت )
هواسیدن ——-> آوازیماق ( در گویش آذربایجانی،به معنی خشکیدن و کمرنگ شدن لب به کار می رود.)
بنده در گفتاری با نام ” اورمیه، سرزمین خورشید تابان” در این باره بیشترنمونه آورده ام و خوانندگان ارجمند می توانندگفتاریادشده را بخوانند.
با نگرش به این آیین در زبان پهلوی و پارسی،به این برایند روشن می رسیم که ” هو ” پهلوی به معنی ” نیک ” می توانددرپارسی دری به ” او ” دیگرشده باشدکه چنین نیزهست و جاینامهای بسیاری داریم که در آنها ” هو” به ” او ” دیگرشده است؛ به این نمونه ها بنگریم:
اولتان پارس آباد،اوغان سراب،اوشندل هشترود،اوگبین یغگنادزور ( ارمنستان) ،اویزر کرج،اوچان تالقان،اوزان شاهین دژ،اوزان خداآفرین،اوشن نایین،اودرج رفسنجان،اوگینک ایرانشهر،اوز حاجی آباد( بندر عباس) ،اوزی کلیبر…همچنین،نمونه های دیگرشدن هور به اور در بررسی نام اورمان آورده شد.
اگر چنین آیینی در پهلوی و پارسی بوده باشد،پس بایدبتوانیم جاینامهای دیگری بیابیم که در آنها ” هو ” به ” او ” دیگر نشده باشد؛ که البتّه،چنین نیزهست و نامهای:
هودر عشق آباد ( مشهد) ،هولار ساری،هویر فیروزکوه،هولاسو شاهین دژ،هوتک کرمان،هونجان شهرضا ( سپاهان) ،هوک شهرضا،هوشک سراوان،هودیان ایرانشهر،هوشکوئیه بافت،هورز قیر( شیراز) ،هوت گت راسک،هون بندر جاسک،هود حاجی آباد( بندر عبّاس) …از این دست نامها هستند.
از آنجا که ” هو ” در گذر از پهلوی به پارسی دری ،به گونهء ” خوب ” نیز در آمد،پس باید بتوانیم جاینامهایی بیابیم که در آنها پیشوند ” خو ” باشد که البتّه،چنین نیز هست و نامهای خوجان نیشابور،خوجین خلخال،خونیق اهر،خورس دامغان،خولینه شاهین دژ،خونیک بیرجند،خوسف بیرجند،خوگان خمین،خومه زار یاسوج…از این دست نامها هستند.
پس،در اینکه پیشوند” او ” در نام ” اوکراینا” همان ” هو ” پهلوی به معنی ” نیک ” است هیچگونه دو دلی نخواهیم داشت.امّا،بخشهای دیگراین نام،چه معنی دارند؟
از دید نگارنده، واکهء” ک ” در این نام،میانوند ( پیونددهندهء پیشوند و پسوند) است؛ پسوند ” راین ” در این نام،به معنی جایگاه( روستا یا شهر یا کشور ) است؛ نمونه های چندی در دست داریم که در آنهاپسوند” راین” به معنی جایگاه به کار رفته است و نامهای اسفراین خراسان،راین بافت ( کرمان) ،زراین سلیمانیه ( کردستان غربی-زراین در جنوب شرق سلیمانیه یا در شمال غرب حلبچه جای دارد.) براین مینودشت( استان گلستان) قراین دهستان سهندآباد ( شهرستان بستان آباد – آذربایجان شرقی) ،وراینه دهستان گاماسیاب ( نهاوند) ،هرایین بالا و هرایین پایین در دهستان گاویک شهر آوج ( قزوین) ازاین دست نامها هستند.
پسوندجایگاه ” راین ” به گونهء کوتاه شدهء ” ران ” در شمار بسیاری از جاینامها آمده است و نامهای لنکران ( تالش شمالی ) ،تهران،شمیران،سمیران تارُم( قزوین) ،ولندران کلیبر،موران اردبیل،کاجاران ارمنستان،سمیران اسدآباد ( همدان) ،انبران اردبیل( که به گونهء نادرست عنبران می نویسندش!)، بیساران سنندج،اسران خداآفرین،داران سپاهان،کامیاران کردستان،کوزران کرمانشاه،کندران جلفا،سهران جاسک،انگهران میناب،هیران اردبیل( که به گونهء نادرست حیران می نویسندش!) ،سوران بلوچستان،اسکران قره باغ،اسگران تیران و کرون ( سپاهان- که به گونهء نادرست عسگران می نویسندش!)، چمران ساوه،کسران همدان،…ازاین دست نامها هستند.
از سوی دیگر،در زبانهای ایرانی، ” ا ” گاهگاه به ” ی ” دیگر می شود؛ همچون افتاد و افتید-قارو قیر-جهاز و جهیز؛ براین آیین،پسوند ران- که خودش دیگر شدهء راین است – می تواندبه گونهء” رین ” در آید؛ که چنین نیز هست وپسوندهای جایگاه ” رین ” و ” رینه ” در جاینامهای بسیاری همچون رینه آمل،بهرین دریای پارس-که به گونهء نادرست و گمراه کنندهءبحرین نوشته می شود!- مارین بهبهان،سرین زنجان،شارین قزوین،فرینو شاهرود،دارینه سقّز،نیز با اندکی دیگرشدن به گونهء سریین اردبیل دیده می شود.نام سریین را در نوشتاربه گونهء سرعین می نویسند؛ امّا،همهء بومیان و باشندگان، سریین می گویند و نام درست هم همین است.
در نام ” اوکراینا ” ، ” الف ” پایانی نام چه معنی می دهد؟
” الف ” پایانی نام، در زبان پهلوی،می تواندهم پسوند تاکید باشدوهم پسوند تزئین ( آرایندهء واژه ) !
در نام اوکراینا،گویا ” الف ” پایانی،پسوند تاکید است و معنی بسیار و فراوانی می دهد.بااین زمینه چینیها،به این برایند روشن می رسیم که:
او ( = هو = نیک )+ ک (= میانوند) + راین (= پسوند جایگاه) + ا ( = پسوند تاکید)——> پس نام ” اوکراینا” به معنی ” سرزمین بسیارنیک ” می باشد.این معنی،ازساختار نام به دست می آید؛ از دید جغرافیایی نیز،اوکراینا سرزمینی با خاک بسیار بارور است و فراورده های کشاورزی،با فراوانی بسیار وبه انبوه، از خاک آنجا به دست می آید و کوچندگان ایرانی،با نگرش به همین باروری بسیار و شگفتی افزای خاک،چنین نام برازنده و باشکوهی به این سرزمین دادند.با درود به روان و فروهر آن پاکان که نیاکان مردم امروز اوکراین هستند.
۲ – ماریو پول Mariupol : نام شهری بندری در جنوب شرق اوکراین و در کرانهء خلیج آزوف است؛ همچنین،ماریوپول نام جایی در جنوب استان کیرووهراد است.
پایداری سر سختانه و دلیرانه و کم مانند مردم و نیروهای ارتش اوکراین در شهرماریوپول، در برابرسنگین ترین یورشهای زمینی و هوایی و دریایی روسیان،مایهء آن شدکه ماریوپول بر نام ” شهر قهرمان اوکراین ” بگیردوتازمان نگارش این گفتار ( سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ خ) هنوز گروهی کم شمار از سپاهیان اوکراین در کارخانهء فولاد آزوفستال در ماریوپول درستیز بانیروهای روسی هستندو پیشنهادهای تسلیم روسیان رابارها رد کرده اند.
پیشوند ” مار ” در نام ماریوپول به معنی جایگاه و ” یو ” در این نام میانوند و ” پول ” به معنی شهر است.در ایران،در نامهای اردبیل،اربیل کردستان غربی، زربیل کلیبر،نیز در نامهای کابل،زابل،بابل،چغابل لرستان،پسوندهای بیل و بُل را داریم که هر دوبه معنی جایگاه هستند.همین پسوند بُل، در نامهای سنگاپور،کوالالامپور،کانپور هند،ناگپور هند،…به گونهء ” پور ” در آمده است؛ باز همین پسوند بُل،در اوکراین در نامهای ماریوپول،ملیتوپول،سواستوپول،رایپول،سیمفروپول،نیکوپول،میکولای پول،متروپول،اورلوف پول،پولتاوا،….به گونهء پول در آمده است.
در نام چرنوبیل – که پتالش ( انفجار) نیروگاه اتمی آنجا سخت آوازه یافت. – پسوند بیل دیده می شود.پس هردوبهرنام ماریوپول،اشاره به جایگاه دارند که دربارهء اینگونه نامها،پیشتر سخن گفته شد.
۳ – نیکو پول Nikopol : نام یکی از شهرهای بزرگ استان دنیپروپتروفسک،در کرانهء رود دنیپر،نیز نیکوپول نام جایی در جنوب شرق استان خارکیف است.
این نام سه بهری از پیشوند ” نیک ” (= خوب ) و میانوند ” و ” و پسوند ” پول ” (= شهر ) پدید آمده و روی هم به معنی شهرنیک است.
۴ – بوران Buran : نام جایی در جنوب شرق شهر لوهانسک، در شرق اوکراین است.این نام دو بهری ازپیشوند بو (= بوی = رایحهء خوش ) و پسوند ران ( = جایگاه) پدیدآمده و روی هم به معنی جای دارای بوی خوش است.
در ایران، جاینامهای بسیاری با پیشوند بو یا بوی داریم که بویدوز خداآفرین ،بوشهر،بویدشت اورمیه، بوزآباد (= بوی آباد)کاشان، بوی آباد نیشابور،بوژان نیشابور،بوزی خرّمشهر،بوزان سپاهان،بویری بوشهر،بویه لاهیجان از این دست نامها هستند.
همچنین،در اوکراین جاینامهای Buimer ( پیشوند بوی + پسوند مر = مار = جایگاه) که نام جایی در جنوب غرب شهر سومی است، Bucha ( پیشوند بو+ پسوند چا = جا = جایگاه) که نام شهرکی در غرب کیف است و درپی کشتارهای ددمنشانهء روسیان،نامش پرآوازه شد، Butyn (پیشوند بو + پسوند تین = جایگاه) که نام جایی در غرب رودهورین در استان ترنوپیل است، Budzyn ( پیشوند بو + میانوند د + پسوند زین = جایگاه ) که نام جایی در غرب استان ترنوپیل است، Buimyr ( پیشوند بوی + پسوند میر = مار = جایگاه ) که نام جایی در شرق ژیتومیر است، Botyn ( پیشوند بو + پسوند تین = جایگاه ) که نام جایی در جنوب شرق استان ولین است، همگی به معنی جای دارای بوی خوش هستند؛ نیز،در نامهای بوکی ( پیشوند بو + پسوند کی؟) که نام جایی در غرب استان چرکاسی است و بوچین ( پیشوند بو + پسوند چین؟ ) که نام جایی در شمال شرق استان ولین در مرز بلاروس است،همین پیشوند بو دیده می شود.
۵ – هیرنیک Hirnyk : نام شهرکی در شمال غرب دونتسک،نیز نام جایی درجنوب چروونوهراد است.همچنین، Hirnika که نام جایی در استان لوهانسک و نیز،نام جایی در استان لووف است،همین نام با اندکی دیگر شدن است.در نام Kalnyk ( نام جایی در شرق استان وینیتسیا) ،پسوند نیک دیده می شود.
چنین می نماید که نام هیرنیک،ازپیشوند هیر-که دیگرشدهء هور ( = خورشید)است- و پسوند نیک (= خوب )پدیدآمده است و روی هم هیرنیک به معنی جایی که آفتابگیر است می باشد.البتّه بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
در ایران،در نامهای هیر اردبیل،هیرهء عراق – که به گونهءحیره نوشته می شود؛ امابه باور بنده،بایدبه همین گونهء هیره نوشته شودوخواست گذارندگان نام،آفتابی بودن بسیار آن سرزمین بوده است. – هیر قزوین، هیرواردبیل،هیروی کرمانشاه،هیراب بروجرد،هیرآباد قیدار( زنجان) ،هیرو خلخال،پیشوند هیر دیده می شود.
۶ – مانهوش Manhush : نام جایی در غرب شهرماریوپول است.
این نام از پیشوند مان به معنی جایگاه و پسوند هوش به معنی جایگاه پدید آمده است.پسوند هوش در نامهای هوش خداآفرین ( نام چهار روستا در خداآفرین ) ،هوش تویسرکان،هوش بروجرد،هوشجان شهر کرد،هوشدان هرمزگان،نیز در زبانزد ” هول و هوش ” -که به گونهء نادرست حول وحوش می نویسند. – دیده می شود. واژهء Hause ( = سرای ) در انگلیسی از همین واژه بر آمده است.پس هردوبهرنام مانهوش اشاره به جایگاه دارند.
۷ – سومی Sumi : از شهرهای بزرگ شمال شرق اوکراین است.نامهای Somyn ( نام جایی در میانهء استان ولین ) و Soimy ( نام جایی در غرب استان زاکارپیتا ) نیز گونه هایی دیگر از همین نام هستند.
پیشوند “سو” در این نام به معنی سبز و پسوند ” می ” کوتاه شدهء مین (= مان = جایگاه) و “سومی” روی هم به معنی شهر سبز است.پسوند “می” در نامهای گرمی ( شهری در استان اردبیل) ،گرمی تنکابن، گرمیدر سنندج،میامی شاهرود دیده می شود.
۸ – پولیان Polyane : نام جایی در جنوب سومی است. این نام از پیشوند پول (= شهر ) و پسوند یان (= جایگاه) پدید آمده و روی هم به معنی جایگاه شهر است.
۹ – خوتین Khotin : نام جایی در شمال سومی، نیز نام جایی در شرق استان ریونه، نیز نام جایی در غرب استان ریونه ،نیز نام جایی در شمال استان چرنیوتسی است.همچنین، دژ خوتین اوکراین پرآوازه است. Khodyne که نام جایی در شمال استان سومی در مرز با روسیه است،گونه ای دیگراز همین نام است.
چنین می نمایدکه این نام از پیشوند خو (= هو = نیک) وپسوند تین (= تان= جایگاه) پدیدآمده و روی هم به معنی جایگاه نیک است.پسوند تین رادر نام تین خداآفرین-که به گونهء نادرست طین می نویسندش!- می بینیم.تون خراسان – که امروز فردوس نام گرفته است.- گونه ای دیگراز همین نام است.تین به گونهء تان در نامهای کوتان بیجار،هگمتانه،لاتان شهر کرد دیده می شود.
۱۰ – سولون Solone : نام جایی در جنوب ملیتوپول،نیز نام جایی درجنوب دنیپروپتروفسک،نیز نام جایی در میانهء استان ترنوپیل،نیز نام جایی در شمال شرق خوست در استان زاکارپیتا است.
چنین می نماید این نام از دوبهر سو (= سبز ) و لون (= لان = جایگاه) پدیدآمده و روی هم به معنی جایگاه سبز است.اما بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
۱۱ -کوسیخ Kosykh : نام جایی در جنوب ملیتوپول است.
پیشوند کو می تواندکوتاه شدهء ” کوه ” و واژهء ” سیخ ” اشاره به چکاد تیز و بلند کوه باشد.یعنی آن شهر یا روستا در دامنهء کوهی ساخته شده است که چکاد بلندوتیز دارد؛ اما برداوری خودپافشاری نمی کنم.
۱۲ -سولیان Solyane : نام جایی در بخش شرقی شبه جزیرهء کریمه است.
این نام از پیشوند سو (= سبز ) و میانوند ” ل ” و پسوند یان (= جایگاه ) پدید آمده و روی هم به معنی شهر یا روستای سبز است.
۱۳ – سولوشین Soloshyne : نام جایی در استان پولتاوا است.
این نام از پیشوند سو (= سبز ) و میانوند ” لو ” و پسوند شین (= سین = جایگاه) پدید آمده و روی هم به معنی شهر یا روستای سبز است.
۱۴ – سوخی Sukhyi : نام جایی در شمال استان میکولائیف ،نیز نام جایی در شرق استان زاکارپیتا است.
این نام از پیشوند سو (= سبز) و پسوند خی (= چشمه ) پدیدآمده و روی هم به معنی چشمهء سبز ( چشمه ای که پیرامونش سبزه زار باشد.) است. نامهای :
الف – Sukhe (= چشمهء سبز – نام جایی در شمال غرب اودسا، نیز نام جایی در استان پولتاوا)
ب – Sukhyi Lyman ( نام جایی در جنوب غرب اودسا )
پ -Sukhyny ( نام جایی در جنوب استان چرکاسی – پسوند ” نی ” در این نام به معنی نشستنگاه است که پیشتر بررسی شد.سوخینی بر روی هم ، به معنی نشستنگاهی در کنار چشمهء سبز می باشد.)
الف – Sukhyi Tashlyk ( نام جایی در استان کیرووهراد)
ب – Sukhyi Starok ( نام جایی در استان خرسون )
پ – Sukhyi Yar ( نام جایی در استان خارکیف )
ت – Sukhyi Khutir ( نام جایی در استان دنیپروپتروفسک)
از همین دسته نامها هستند.
۱۵ – بولاخی Bulakhy : نام جایی در شرق کرمنچوک در استان پولتاوا است.این نام از پیشوند بو (= رایحهء خوش ) و میانوند ” لا ” و پسوند خی (= چشمه) پدید آمده و روی هم به معنی چشمهء دارای بوی خوش است؛ البتّه،بر داوری خود پافشاری نمی کنم .
۱۶ – لوچ Luch : نام جایی در جنوب شرق استان میکولائیف است.
در زبان پارسی، لوچ نام گونه ای ماهی بسیارخوشرنگ و زیباست؛ اما،براینکه این نام با نام ماهی در پیوند است،پافشاری نمی کنم.
۱۷ – کوساری Kosari : نام جایی درجنوب شرق استان چرکاسی است؛ نیز، Kozary نام جایی در غرب استان چرنیهیف ، گونه ای دیگر از همین نام است.
چنین می نماید که دراین نام،پیشوند ” کو ” ،کوتاه شدهء ” کوه ” و پسوند ” سار ” به معنی بلندی،به همراه ” ی ” نسبت، روی هم به معنی روستا یا شهری که در بلندی ساخته شده باشد؛ اما، بر داوری خود پافشاری نمی کنم.
۱۸ – نیژین Nizhin : نام شهری در جنوب استان چرنیهیف است.
چنین می نماید که این نام از پیشوند نی (= نشستنگاه یا نشیمن) و پسوند ژین (= زین = جایگاه) پدیدآمده و روی هم،به معنی جای نشیمن است.پیشوند نی در نیریز فارس،نیر اردبیل،نیشابور،نیاسر سپاهان،نیارک قزوین،نیارج قزوین،نیاوران تهران،نیارق اردبیل،نیاسته مازندران،نیاکو گیلان،نیاق قزوین،نیاک مازندران،نیاسان گیلان… دیده می شود.
۱۹ – کوزین Kozyn : نام جایی در جنوب کیف،نیز نام جایی در میانهء استان ولین،نیز نام جایی در غرب استان ریونه،نیز نام جایی در شمال غرب استان خملنیتسکی،نیز نام جایی در جنوب شرق استان کیف است.
این نام از دو بهر کو (= کوتاه شدهء کوه ) و پسوند زین (= جایگاه ) پدیدآمده و روی هم به معنی شهر یا روستایی که در دامنه یا روی کوه ساخته شده می باشد.
۲۰ – ساوین Savyn : نام جایی در جنوب غرب استان چرنیهیف است.
این نام از پیشوند سا (= سبز ) و پسوند وین (= جایگاه ) پدید آمده و روی هم ،به معنی روستا یا شهر سبز است.
۲۱ – کوسا Kosa : نام جایی در جنوب شهر اودسا است.
در این نام،پیشوند کو کوتاه شدهء کوه و پسوند سا به معنی سبز و روی هم،این نام به معنی کوه سبز است.
۲۲ -موتین Mutyn : نام جایی در غرب استان سومی است.
این نام از پیشوند مو (= درخت انگور) و پسوند تین (= جایگاه) پدیدآمده وروی هم به معنی انگورستان است.
۲۳ – سارنی Sarny : نام جایی درشمال غرب شهر اومان در استان چرکاسی،نیز نام جایی در غرب استان لووف در مرز با لهستان،نیز نام یکی از شهرهای استان ژیتومیر است.
این نام از پیشوند سا (= سبز) و میانوند ” ر ” و پسوند نی ( = نشستنگاه یا نشیمن) پدیدآمده وروی هم به معنی نشستنگاه سبز(روستایاشهرسبز)است.
۲۴ – اوران Orane : نام جایی در شمال غرب کیف است.
چنین می نماید که این نام ازپیشوند او (= هو = نیک) و پسوند ران (= جایگاه) پدیدآمده و روی هم،به معنی روستا یا شهرنیک است؛ البتّه،از آنجا که در برخی گویشهای ایرانی،آب را ” او ” ( با تلفّظ O) می گویند،پیشوند او می تواند به معنی آب هم باشد و در چنین دیدگاهی، معنای نام ” جایگاه آب” خواهد بود.
۲۵ – کوتین Kutyn : نام جایی در شمال غرب استان ریونه در نزدیکی مرز بلاروس است.
این نام از پیشوند کو ( = کوتاه شدهء کوه) و پسوند تین ( = جایگاه) پدید آمده و روی هم،به معنی شهر یا روستایی که در دامنه یا روی کوه ساخته شده می باشد.
۲۶ – هوب چا Hubcha: نام جایی در دامنهء استان خملنیتسکی است.
این نام از پیشوند هوب (= خوب یا نیک ) و پسوند چا (= جا= جایگاه) پدیدآمده و روی هم ،به معنی جایگاه نیک است.
۲۷ – روژین Ruzhyn: نام یکی از شهرهای جنوب غرب استان ژیتومیر،نیز نام جایی در میانهء استان ولین است.
این نام از پیشوند روژ (= روز ) و پسوند ین (= پسوند نسبت ) پدید آمده و به معنی روشنی است.خواست نامگذاران از گذاشتن چنین نامی،اشاره به آفتابگیر بودن آن روستا یا شهر بوده است.در زبان کردی هم،روز را روژ می گویند.
۲۸ – وینیتسا Vinitsa: از شهرهای بزرگ اوکراین و تختگاه استان وینیتسیا است.
این نام از پیشوند وین (= جایگاه) و میانوند ” یت ” و پسوند سا (= سبز ) پدید آمده و روی هم ،به معنی شهر سبز است.
۲۹ – کوزمین Kuzmyn : نام جایی در جنوب شرق خملنیتسکی است.
این نام از پیشوند کو (= کوتاه شدهء کوه ) و میانوند ز و پسوند مین (= مان= جایگاه) پدیدآمده و روی هم ،به معنی روستا یا شهری که در دامنه یا روی کوه ساخته شده می باشد ؛ البتّه،برداوری خود پافشاری نمی کنم.
۳۰ – هوش تین Hushtyn : نام جایی در شرق استان ترنوپیل است.
این نام از پیشوند هوش (= جایگاه) و پسوندتین (= جایگاه) پدیدآمده است.دربارهء این دست نامها پیشتر سخن گفته شد .
۳۱ – نیهین Nihyn : نام جایی در غرب استان خملنیتسکی است.
چنین می نماید که این نام از پیشوند نی (= نشستنگاه یا نشیمن ) و پسوند هین ( = جایگاه) پدیدآمده و روی هم، به معنی جای نشیمن است.پسوند جایگاه هین در نامهای کوهین قزوین،گواهین ماهشهر ( خوزستان) ،کوهین گل تپه ( همدان) ،اردهین گرماب ( زنجان) ،فرمهین اراک،ساناهین ارمنستان،ماهین تارم پایین( قزوین) دیده می شود.
۳۲ -کوراژین Kurazhyn : نام جایی در جنوب استان خملنیتسکی است.
این نام از پیشوند کو ( = کوتاه شدهء کوه ) و میانوند ” را ” و پسوند ژین (= زین= جایگاه) پدید آمده و روی هم، به معنی روستا یا شهری که در دامنهء کوه یا روی کوه ساخته شده می باشد.
۳۳ – ساموشین Samushyn : نام جایی در شمال غرب استان چرنیوتسی است.
این نام از پیشوند سا (= سبز ) و میانوند ” مو ” و پسوند شین (= سین= جایگاه ) پدیدآمده و روی هم،به معنی جایگاه سبز ( روستا یا شهر ) است.
۳۴ – سورژا Surzha : نام جایی در جنوب استان خملنیتسکی است.
این نام از پیشوند سو (= سبز ) و میانوند ” ر ” و پسوند ژا (= جا = جایگاه) پدیدآمده و روی هم، به معنی جایگاه سبز ( روستا یا شهر سبز ) است.
۳۵ – بُنداری Bondari : این جاینام در اوکراین بسیار دیده می شود؛ برای نمونه،در جنوب استان ریونه، در غرب استان پولتاوا،درشمال استان ژیتومیر،درشرق و در جنوب استان چرنیهیف،در غرب استان سومی،در میانهء استان اودسا به همین گونهء Bondari دیده می شود؛ نیز در استانهای ژیتومیر و لوهانسک و خارکیف،به گونهء Bondarivka ،همچنین در استان سومی به گونهء Bondari Burin دیده می شود.
یکی از معنیهای بنه (= بن ) زاد و توشه است؛ یکی از معنیهای بندار نیز ” اندوخته و انبار” است.پسوند ” ی ” در نام بنداری پسوند نسبت است؛ روی هم ،بنداری به معنی جای دارای بنهء بسیار یا جایی که در آن، دانه های بُنشن به فراوانی به بار می آید است.
۳۶ -یخنی Yakhny : نام دو جای در جنوب میرونیفکا،در استان کیف است؛ همچنین، Yakhnyky( نام جایی در استان پولتاوا) و Yakhnivka (نام جایی در استان چرنیهیف و نیز نام جایی در استان کیف) و Yakhnivtsi( نام جایی در استان خملنیتسکی)، گونه هایی دیگر از همین نام هستند.
نام یخنی از دو بهر یخ ( =آب سخت یا بسته شده ) و پسوند نی (= نشستنگاه یا نشیمن ) پدید آمده و روی هم، به معنی جایگاه سرد است.
۳۷ – هوبین Hubyn : نام جایی در شمال غرب کیف،نیزنام جایی در جنوب استان ولین،نیز نام جایی در استان ترنوپیل،نیز نام جایی در استان خملنیتسکی است.همچنین، Hubyn Pershyi ( نام جایی در استان ولین) ،Hubenske(نام جایی دراستان زاپروژیا)،Hubynykha(نام جایی دراستان دنیپروپتروفسک)،گونه هایی دیگر از همین نام هستند.
این نام از دو بهر هو (= نیک) و بین ( = بان = بام ) پدیدآمده است.بام در پارسی ، هم به معنی بلندی ( برای نمونه بام ساختمان) و هم به معنی روشنی ( برای نمونه بامداد، بامی) است.پس،هوبین را هم به ” جای بلند نیک” و هم به ” روشنایی نیک یا جایی که آفتابگیر است” می توان معنی کرد. Horbani ( نام جایی در شرق استان کیف) با پیشوند هور (= خورشید) وپسوند بانی (= رخشان) و روی هم به معنی خورشید رخشان،گونه ای دیگر از همین نام است.
۳۸ – کوستین Kustyn : نام جایی در شمال شهر ریونه، نیز نام جایی در شرق رادخیف در استان لووف، نیز نام جایی در میانهء استان ژیتومیر است. این نام از سه بهر پیشوند کو (= کوتاه شدهء کوه) و میانوند ” س ” وپسوند تین (= جایگاه) پدیدآمده و روی هم ،به معنی روستا یا شهری که در دامنه و یا روی کوه ساخته شده می باشد.
۳۹ – سین هوری Sinhury : نام جایی در جنوب شهر ژیتومیر است.
این نام از سه بهر سین (= جایگاه) و هور (= خورشید) و پسوند نسبت ” ی ” پدیدآمده و روی هم ،به معنی جای آفتابگیر است.

 

۴۰ – اوکلین Uklyn : نام جایی در میانهء استان زاکارپیتا است.
این نام از سه بهر پیشوند او (= هو = نیک) و میانوند ک و پسوند لین (= لان= جایگاه) پدیدآمده و روی هم ،به معنی جایگاه نیکو است.
۴۱ – سوباتین Sobatyn : نام جایی در غرب ایرشاوا در استان زاکارپیتا است.
این نام از سه بهر پیشوند سو (= سبز) و میانوند ” با ” و پسوند تین (= جایگاه) پدیدآمده و روی هم به معنی جایگاه سبز است.
۴۲ – ری ژا Ryzha : نام جایی در جنوب غرب استان چرنیوتسی است.
این نام از دوبهر ری (= روشن) و ژا (= جا= جایگاه) پدیدآمده و روی هم ،به معنی جایگاه روشن یا آفتابگیر است.
۴۳ – کوسون Koson : نام جایی در غرب استان زاکارپیتا است.
این نام از دوبهر کو (= کوتاه شدهء کوه) و پسوند سون (= جایگاه) پدیدآمده و روی هم،به معنی روستا یا شهری که در دامنه یا روی کوه ساخته شده می باشد.
۴۴ – خوتسون Khotsun : نام جایی در شمال شرق استان ولین در مرز با بلاروس است.
این نام ازسه بهر خو (= نیک) و میانوند ” ت ” و پسوند سون (= جایگاه) پدیدآمده و روی هم به معنی جایگاه نیک است.
۴۵ – ساماری Samary : نام جایی در غرب استان ولین در مرز با بلاروس است.
این نام از سه بهر سا (= سبز ) و مار (= جایگاه) وپسوند نسبت ” ی ” پدید آمده و روی هم ،به معنی روستا یا شهر سبز است.

 

ث- جاینامهایی که معنی پیشوند یا پسوند آنها روشن است؛ امّا ، معنی بهر یا بهرهای دیگر نام دانسته نیست :

 

۱ – انرهودار Enerhodar : نام یکی از شهرهای بزرگ جنوبی اوکراین، در کرانهء جنوبی رود دنیپر است.
این نام،از پیشوند ” انر” و میانوند” هو ” (= نیک ) و پسوند ” دار” (= درخت) پدیدآمده است؛ معنی پیشوند انر دانسته نیست؛ هو دار به معنی ” درخت نیک ” است وشاید با نگرش به جنگلی بودن آن بوم،چنین نامی گرفته است.
۲ – هورزوف Hurzuf : نام جایی درشمال شرق یالتا در شبه جزیره کریمه است.
پیشوند هور در این نام به معنی خورشید است.همچنین،پیشوند هور در نامهای Horobivka ( نام جایی در استان سومی و نیز در استان خارکیف ) ، Horlivka ( نام جایی در شمال شهر دونتسک) ،Hora ( نام جایی در شرق کیف ) دیده می شود.نام Urzuf ( نام جایی در غرب ماریوپول در استان دونتسک) بادیگر شدن هور به اور،گونهء دیگر نام هورزوف است.
۳ – هوسین کا Husynka : نام جایی در جنوب شرق خارکیف است.
این نام از سه بهر هو (= نیک) و سین ( = جایگاه) و کا (؟ ) پدیدآمده است.
۴- خوروشه Khoroshe : نام جایی در جنوب شرق پاولوهراد است.
پیشوند خور در این نام،به معنی خورشید است که در ایران،در نامهای خور بردسکن ( کاشمر) ،خوراسان(= خراسان) ،خوریان شاهرود،خورموج بوشهر،خوراسگان سپاهان،خورشا ورزقان،خورخور ورزقان،خورهه دلیجان،خورگو بندر عبّاس،خورهشت قزوین،خورخان بوشهر،خورس سمنان دیده می شود.
همچنین در نامهای Khurol ( نام شهری در غرب استان پولتاوا)، Khoroshky( نام جایی در غرب استان پولتاوا) ، Khorupan ( نام جایی درغرب استان ریونه) ،پیشوند خور دیده می شود.
۵ – زالیمان Zalyman : نام جایی در جنوب شرق خارکیف است که پسوند جایگاه ” مان” دارد.پسوند مان در نامهای Pidlyman ( نام جایی در جنوب شرقی خارکیف) ،Esman ( نام جایی در شمال شرق سومی در نزدیکی مرز روسیه )، Rudoman ( نام جایی در شمال استان سومی، نیز نام جایی در جنوب غرب سومی ) هم دیده می شود.
پسوند مان با اندکی دیگر شدن و به گونهء پسوند مین در نامهای Dymyne ( نام جایی در جنوب غرب کیرووهراد)، Kamin ( نام جایی در شمال استان چرنیهیف در کرانهء رود دسنا،نیز نام جایی در جنوب غرب استان ایوانوفرانکیسوک ،نیز نام جایی در غرب استان ژیتومیر) ، Shumyn ( نام جایی در شرق استان چرنیهیف) دیده می شود.
۶ – زوریان Zoriane : نام جایی در شرق دنیپروپتروفسک،نیز نام جایی در شرق شبه جزیره کریمه است؛ نیز Zoryane نام جایی در جنوب استان کیرووهراد است.
همچنان که پیشتر آورده شده،پسوند یان به معنی جایگاه است.
پسوند یان در نامهای Smolyane ( نام جایی در استان زاپروژیا) ، Vodyane (نام جایی در شمال غرب دنیپروپتروفسک،نیز نام جایی در شمال استان پولتاوا،نیز نام جایی در کرانهء جنوبی رود دنیپر،نیز نام جایی در جنوب استان کیرووهراد،نیز نام جایی در شمال شرق کیرووهراد) هم دیده می شود.
۷ – باکلان Baklan : نام جایی در غرب بردیانسک است.
پسوند لان در این نام به معنی جایگاه است که پیشتر بررسی شد.
۸- باسان Basan : نام جایی در شمال بردیانسک است.
پسوند جایگاه سان در این نام دیده می شود؛ پسوند سان در نامهای لواسان تهران،رغاسان گناباد ( امروز نام رجایی شهر گرفته است. ) ،رواسان تبریز،کوسان چناران ( خراسان) ،سانیچ تفت، ساناهین ارمنستان دیده می شود.
۹- دونتسک Donetsk : نام یکی از شهرهای شرقی اوکراین است.
در این نام، پسوند جایگاه سک دیده می شود.پسوند سک در بسیاری جاینامهای اوکراین همچون پریمورسک،مولوچانسک،بردیانسک،نوازوفسک،شاختارسک،لوهانسک،کراماتورسک،دنیپروپتروفسک،اسلوویانسک،آلچفسک،…دیده می شود.
در ایران،پسوند سک در نامهای جاسک هرمزگان،راسک بلوچستان،دسک بنت ( بلوچستان) ،توتسک نهبندان( خراسان)،آیسک بیرجند،ارسک بشرویه ( خراسان) ،ورسک فیروزکوه،لمراسک بهشهر،ماروسک نیشابور،آشوتسک ارمنستان دیده می شود.
۱۰ – شیروک Shyroke : نام جایی در جنوب دنیپروپتروفسک،نیز نام جایی در شمال شرق ملیتوپول،نیز نام جایی در شمال غرب زاپروژیا است.
در این نام، ” شیر” به معنی کوه است که در ایران،در نامهای شیروان کلیبر،شیروان خراسان،شیروان آران( که به نادرست نام جمهوری آذربایجان به خود گرفته است.) ،شیرک بیرجند،شیریه خداآفرین،شیرآهن بندرعبّاس،گواشیر ( نام کهن کرمان) ،شیران برآفتاب شهر کرد ( کوههای رو به آفتاب ) دیده می شود.
۱۱ – هانژی Hanzhi : نام جایی در جنوب استان پولتاوا است.
در این نام ، هان به معنی جایگاه است.همچنین درنامهای Kuchurhan ( نام جایی در شمال شرق روزدیلنا در استان اودسا) و Tarhan ( نام جایی در جنوب استان کیف) پسوند هان دیده می شود.هان با اندکی دیگر شدن وبه گونهء ” هین ” در نامهای Zahin ( نام جایی در میانهء استان چرنیهیف) و Shalyhyne ( نام جایی در شمال استان سومی در مرز با روسیه ) دیده می شود.
۱۲ – میرنه Myrne : این جاینام فراوانی بسیار در اوکراین داردوبرای نمونه در شمال شرق ملیتوپول،درجنوب غرب استان چرنیهیف، در استان خرسون،در میانهء استان ریونه،…دیده می شود.
چنین می نماید که مار (= جایگاه) با اندکی دیگر شدن،به گونهء میر در آمده است.در نام Myrnohrad ( نام جایی در غرب استان دونتسک) همین پیشوند دیده می شود.همچنین، میر با اندکی دیگر شدن و به گونهء مِر در نام Dymer ( نام جایی در شمال غرب کیف ) دیده می شود.
۱۳ – هارباری Harbari : نام جایی در جنوب لبدین دراستان سومی، باپیشوند جایگاه هار است.
۱۴ – سوداک Sudak : نام جایی در بخش شرقی شبه جزیره کریمه، باپیشوند سو (= سبز ) است.
۱۵ – لووین Lovyn : نام جایی در شمال غرب چرنیهیف، با پسوند وین (= جایگاه ) است.
۱۶ – اودسا Odesa : نام یکی از شهرهای بزرگ جنوبی اوکراین، با پسوند سا (= سبز ) است.” سا ” در نامهای Sarata ( نام جایی در جنوب اودسا ) و Sasha ( نام جایی در جنوب شرق استان وینیتسیا) نیز دیده می شود.
۱۷ – یاتران Yatran : نام جایی در شمال غرب پروومایسک،نیز نام‌ جایی در شمال استان کیرووهراد، باپسوند ران (= جایگاه) است.
پسوند ران به گونهء دیگر شدهء ” رین ” در نامهای Chihirine ( نام جایی در استان چرکاسی) و Zabaryne ( نام جایی در استان خرسون ) و Baturin ( نام جایی در شرق استان چرنیهیف ) دیده می شود.
۱۸ – هوتا Huta : نام جایی در جنوب استان کیف، باپیشوند هو (= نیک ) است .
همچنین،در نامهای Huli ( نام جایی در جنوب میرونیفکا در استان کیف ) و Huchyn ( نام جایی در شمال استان چرنیهیف ) پیشوند ” هو ” دیده می شود.
۱۹ – تپلودار Teplodar : نام جایی در غرب اودسا است.
پسوند دار در این نام به معنی درخت است که در ایران،در نامهای دارانا خداآفرین،دارآباد تهران،دارخوین خوزستان،داران سپاهان،نیز در واژه های دارکوب،دارودرخت دیده می شود.
۲۰ – لبدین Lebedyne : از شهرهای شرقی اوکراین در استان سومی،نیز نام جایی در شرق استان کیرووهراد است.پسوند ” دین ” دیگر شدهء ” تین” ( = جایگاه) است و در ایران،در نامهای مدین جیرفت،فلک دین بروجرد،دینور خداآفرین،دینک قزوین،دینه رود قزوین،دین آباد دهخوارقان ( آذرشهر) ،دیناچال پره سر ( گیلان) ،دیناران سردشت، دینان ( نام یکی از کویهای شهر سپاهان ) دیده می شود.
همچنین،در نامهای Lidyn ( نام جایی در جنوب استان چرنیهیف ) و Mahdyne ( نام جایی در شمال استان ژیتومیر در نزدیکی مرز بلاروس ) و Chudyn ( نام جایی در شرق استان ژیتومیر) پسوند دین دیده می شود.
۲۱ – مورووان Murovan : نام جایی در استان خملنیتسکی است.
پسوند وان (= جایگاه) در این نام دیده می شود پسوند وان در نامهای ایروان،مریوان،واوان تهران، شیشوان عجب شیر،منجوان خداآفرین،نخجوان،نهروان دیده می شود.
همچنین،در نامهای Hnivan ( نام جایی در استان وینیتسیا) و Zhvan ( نام جایی در جنوب غرب استان وینیتسیا) و Mylovan ( نام جایی در غرب استان ولین ) پسوند وان دیده می شود.

* * *

شاید این پرسش، برای خوانندگان گرامی پیش بیاید که : ریشه یابی جاینامهای اوکراینی، چه سودی برای من ایرانی دارد؟
سودهای فرهنگی چنین پژوهشی می تواند بسیار باشد؛ این پژوهش،پیوستگی فرهنگی ایران را -که مرکز جغرافیای جهان بود و هست-با اوکراین و با اروپا نشان می دهد؛ نیز پرتوی روشن بر بخشی تاریک و گمشده از تاریخ کشورمان و تاریخ اوکراین می افکندوسندی بردرستی داستانهای نیاکان فرّخ ما در شاهنامه،این نامهءادبی کوه آسای جهان است.چنین ریشه یابیهایی می توانددرراستای پدیدآوردن پیوندهای فرهنگی و حتّی اقتصادی ژرف میان دوکشوربسیارسودمندباشدومی تواندهزاران اوکراینی رادرکالبدتورهای گردشگری به ایران بکشاند؛ تاسرزمین نیاکانی خودرادرایران ببینندوباریشه های فرهنگی خودآشنا شوند.همچنین،این پژوهش به روشنی نشان می دهد دانشجوی اوکراینی،برای آشنایی با تاریخ کشورش و سرگذشت نیاکان خود، ” باید” بافرهنگ ایرانی آشناشودوزبان شکرین پارسی را بیاموزد؛ نیز،سودهای فرهنگی و اقتصادی بسیاردیگری که شاید حتّی در پندار ما هم نگنجد!
در پایان گفتار،یادآوری چندنکته بایسته است:
۱- از آنجا که ” دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!” و بنده نمی توانم به اوکراین بروم و دربارهء ریشه یابیهای خوددراوکراین پژوهش کنم،این بر نهادهای فرهنگی کشوراوکراین است که با پژوهشهای بایسته نشان دهند که آیا معنیهای پیشنهاد شده برای جاینامها،با واقعیّت جغرافیایی آن جاینامها همخوانی دارند یا خیر؟
۲- از بررسی جاینامها چنین بر می آید که زبانهای اوستایی و پهلوی و پارسی دری،برزبان اوکراینی اثرهای ژرفی گذاشته اند و امید به پژوهشهای آیندهءزبان شناسان ایرانی و اوکراینی می بندیم تا با پژوهشهای گسترده و ژرف،سندهای چنین اثرهایی را به دست دهند.
۳- بنده با نگاه سرسری در نقشه ها،به روشنی می دیدم که شمارجاینامهای ایرانی و پارسی درهمسایگان اوکراین( رومانی،اسلوواکی،لهستان،مولداوی،مجارستان،…) نیز بسیار است؛ برای نمونه،نام یکی از شهرهای جنوبی مولداوی ” بندر Bender” است.امیدوارم پژوهشگران و زبان شناسان ایرانی،آستین بر کنندودریک یک این کشورها،چنین بررسیهایی را انجام دهند.
۴- می توان پنداشت شمار بسیاری از نامهایی که ریشهء پارسی و ایرانی داشته اند،بادرآمیختگی با گویشهای بومی،چندان چهره دیگرگون کرده اندکه بازشناختن آنها سخت دشوارخواهد بود؛ همچنین،جدا شدن زبان مردم اوکراین اززبانهای ایرانی،درگذر دراز آهنگ زمان،مایهء دیگر شدن ریخت واژه ها و تلفّظ آنها شده و بی گمان، چهرهء بسیاری جاینامها را، به یکباره،دیگرکرده است و برپژوهندگان و زبان شناسان هر دوکشور است که با کندوکاو گسترده تر و پژوهشهای ژرفتر،شمار این دست جاینامها رادهها برابر کنند.
۵ – از سیاستهای پلید فرهنگی در روسیهء تزاری و پسان،اتّحادجماهیر شوروی، دیگر شدن جاینامها در گسترهء این کشور بود؛ برای نمونه، مرو را ماری،گنجه را کیروف آباد،خجند را لنین آباد،اسروشنه را اوراتپه،بردع را میربشیر،قبادیان ( زادگاه ناصرخسرو) را میکویان آباد،رودک ( زادگاه رودکی) را کلخوز آباد، دریای خوارزم را دریاچهء آرال،رود جریاب ( بخشی از جیحون علیا) را پیانژ،تراز را جمبول،کونیگسبرگ را کالینین گراد،حتی کوههای فلات پامیر را کوه لنین ، کوه کمونیسم،…می خواندند.به روشنی می توان پنداشت که شماری از جاینامهای ایرانی در اوکراین و کریمه هم،در راستای همین رویهء پلید،در دوره های تزاری و کمونیستی دیگر شده باشندوپژوهش در این زمینه هم بایسته خواهد بود.
۶ – یکی از استادان اوکراینی ادب پارسی – که به گمانم نامش استاد چلکوفسکی بود.- سال پیش،در یکی از همایشهای دانشگاهی در ایران،برای نشان دادن ژرفای تاثیر پارسی بر فرهنگ وزبان اوکراینی گفت: ” اوکراین پنج رودخانهء بزرگ داردو همهء آن رودخانه ها نام ایرانی دارند.” در حالی که بنده در پژوهش خودم، برای هیچیک از رودهای یاد شده،نتوانستم ریشهء ایرانی و پارسی بیابم!همین سنجش خُرد، به روشنی نشان می دهدکه تا چه اندازه،میدان پژوهش در این زمینه فراخ و گسترده است.
گفتنی است در همایش یاد شده که بیشتر باشندگان آن از استادان ایرانی ادب پارسی بودند،پرسشها از استاداوکراینی،همه برمدار نویسندگان و سرایندگان بزرگ ادب پارسی و آشنایی مردم و فرهیختگان اوکراینی با آن بزرگان می گردید و پیدا بود که استادان ایرانی،از زمینه های دیگر تاثیر فرهنگ ایرانی و زبان پارسی برفرهنگ و زبان اوکراینی آگاهی نداشتند.این نکته،نشانهء پویا نبودن و کاستی نابهنجارپژوهشهای دانشگاهی [ در زمینهء فرهنگ ایران و ادب پارسی] در ایران است و این، جای گلایه و آزردگی از نهادهای دانشگاهی کشورمان دارد.

گر چه نویسندگان و سرایندگان بزرگ ادب پارسی،اختران پرتوافشان آسمان ادب این سرزمین هستند؛ اما،پرابست کشیدن به گرد زبان پارسی با این بزرگان و دیده بستن برزمینه های دیگر فرهنگ پربار ایران زمین،جفا وستم بر زبان پارسی و فرهنگ ایرانی خواهد بود.
۷ – همچنانکه در آغاز این گفتار آمد،به دلیل کاستیهای چندی که برشمرده شد ( دسترسی نداشتن به نقشهء طبیعی و جزئی نگر اوکراین،آشنایی نداشتن به زبان اوکراینی،…) می دانم که ناچار،لغزشهایی در این پژوهش داشته ام و دربارهء شماری ازنامها،معنیهای به دست داده شده،تنهاپیشنهاد بنده است وبردرستی معنیها پافشاری نمی کنم و ازاستادان و خوانندگان ارجمند که این لغزشها رادریافته اند،خواهش می کنم بنده را بیاگاهانند؛ تادرویرایشهای پسین،گفتار رااز کاستیها بپیرایم.

از غلط بیرون نباشد هیچ خطّ؛ خطّ تقدیر است بیرون از غلط
نشانی رایان پیک نویسنده : Daryoosh.afrooz@ gmail.com
از آقای یونس سرباز تکله که متن دستنوشته را تایپ کردند واز راهنماییهای تلفنی استاد فریدون جنیدی سپاسگزارم.٪

۱۴۰۱/۲/۲۴ دکتر داریوش افروز اردبیلی

آبشخورها :
۱-زندگی و مهاجرت آریاییان،بر پایهء گفتارهای ایرانی ( با نگرش تازه )- فریدون جنیدی – نشر بلخ ( وابسته به بنیاد نیشابور) – چاپ سیوم- ۱۳۸۵ – رویه های ۲۰۸ تا ۲۱۴
۲ -فصلنامهء ایران بزرگ فرهنگی – شماره سیوم – زمستان ۱۳۹۲ – رویه های ۱۳۵ تا ۱۴۰ – گفتگوی احمدشاه مسعود با خبرنگار احمدشاه فروزان
۳-دیباچهء فریدون جنیدی با نام ” پژوهشی دربارهء نام دلیجان ” در کتاب ” تاریخ و فرهنگ دلیجان” – نوشتهء حسین صفری – نشر بلخ – چاپ نخست – ۱۳۸۲
۴- گزارشی پیرامون نام کرمان،نوشتهء فریدون جنیدی- در کتاب ” کرمان شناسی” – مجموعهء مقالات – به کوشش محمّد علی گلاب زاده – ناشر : کرمان، مرکز کرمان شناسی – ۱۳۷۴
۵- ریشه های ژرف پارسی در ارسباران – داریوش افروز اردبیلی – چاپ شده در دو ماهنامهء خواندنی – شماره های ۷۳ و ۷۴ و ۷۵ -مهر وآبان ۱۳۹۱ تا بهمن و اسفند ۱۳۹۱ – نیز، بازنشر شده در پایگاه اینترنتی ایران پاد به نشانی Iranveij.ir
۶- پیوندهای دیرپای ایران و ارمنستان – داریوش افروز اردبیلی – نشر شده درپایگاه اینترنتی بنیاد نیشابور به نشانی WWW.Bonyad-Neyshaboor.ir
۷ – اورمیه، سرزمین خورشید تابان – داریوش افروز اردبیلی – چاپ شده در دو ماهنامهء خواندنی – شماره ۱۱۲ ( اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ )
۸ – شناسنامه های جغرافیایی ایران رابه دور نیندازیم!- داریوش افروز اردبیلی – چاپ شده در دو ماهنامهء خواندنی – شماره ۱۱۶ – اسفند ۱۴۰۰ و فروردین ۱۴۰۱ – رویه ۲۹

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *