درپی فروپاشی روم شرقی به دست عثمانی،درسال 1453م.،راه بازرگانی اروپا باآسیا بسته شد.ازآنجاکه اروپاییان،سودی سرشار در دادوستدباکشورهای آسیایی داشتند،برای یافتن راههای دریایی
به سوی آسیا،سخت به تکاپو افتادند.در آن روزگار،هنوز بخشهای گسترده ای از زمین ناشناخته بود؛دریانوردان اروپایی،در کوششهای نخستین خود،به امید یافتن گذرگاه شمال شرقی[به سوی آسیا]،با دور زدن اسکاندیناوی،راهی دریاهای ناشناخته قطبی شدند.درپی گرفتاری ومرگ بسیاری از دریانوردان در دریاهای یخ بسته قطب شمال و پس ازکوششهای فراوان،سرانجام،اروپاییان،ناامیدانه دست ازکارکشیدند.
گرچه درسال 1498م.،پرتغالیان با گذرازدماغه امیدنیک،راه دریایی میان اقیانوس اطلس و اقیانوس هندراشناختندواین راه،تا سده هاپس از آن،بهترین راه دریایی میان دو اقیانوس بود،اما،گروهی از
اروپاییان،بویژه دریانوردان انگلیسی،در پی یافتن گذرگاه شمال غربی[به سوی آسیا]،راهی شمال غرب اقیانوس اطلس شدند.ویلیام بافین،دریانورد و کاشف برجسته انگلیسی،در جریان همین سفرها، با بهره گیری از دانش خود از اخترشناسی و ریاضیات و مساحی،توانست نقشه هایی درست و باریک بینانه ازمسیرسفرهای دریایی به دست دهد.گر چه بافین وگروهش،پس ازسفرهای پیاپی نافرجام،دربرخوردبا
یخهای قطبی کانادا،سرانجام دست از کوشش کشیدند؛اما،بافین امیدواربودکه ازسمت مقابل گذرگاه یادشده بتواندراهی به این سوی (ازشمال غرب کانادابه شمال شرق کانادا واقیانوس اطلس )بیابدودرپی برآوردن چنین آرزویی،به شرکت بریتانیایی هندشرقی پیوست.
درهمان روزگار،ایرانیان،برای بیرون راندن پرتغالیان از سرزمینشان،درگیرجنگی گسترده با آنان بودند.آلله وردی خان،سردار نامدارصفویان،در گیرودار پیکارها درگذشت وفرزندش،امامقلی خان،
فرماندهی نیروهای ایرانی رابه دست گرفت.انگلستان،برای کوتاه کردن دست پرتغال از دریای پارس ودریای عمان،با ایران همدست شد؛دریکی ازهمین نبردهابودکه ویلیام بافین-که به دستورفرمانده انگلیسی،
برای بررسی دژ دشمن و برآوردبلندی و وضعیت باروها،برای هدف گیری توپخانه ای،درقشم پیاده شده بود-باشلیک تیری ازسوی دشمن کشته شد.
تندیس امامقلی خان،درمیدان امامقلی شهرقشم،یادآوردلیریهای او و همرزمانش وشکست خردکننده پرتغال است.اما،شایدبسیاری از ماندانیم که مزار ویلیام بافین،همان کاشف برجسته ای که خلیجی و
آبخوستی(جزیره ای) درشمال شرق کانادا،به نام او خوانده شده است،در کولغان آبخوست قشم جای دارد.درسفری که به قشم داشتم،به کولغان(دریک کیلومتری غرب قشم)سری زدم.ازبی پروایی دستگاههای فرهنگی کشور،به آرامگاه این دریانورد وکاشف برجسته دلم گرفت. کشور ما،چندان بزرگان نامور ودانشمندپرورده است که نیازی نداردبرای بزرگان بیگانه خفته در خاکش،به سان کشورها و کشورچه های نورسیدهونوکیسه،شجره نامه و شناسنامه جعل کندوبرسرمزارآنان،دکان کاسبی بگشاید. اما،برپایه آیین جوانمردی و نگاهداشت آزرم بزرگان،شایسته است آرامگاهی درخوروسزاوار،برمزارمردی که از قماش دیگرانگلیسیان نبودوجان در راه میهن ما نهاد،ساخته شود.
رهاوردی هم از نیمروز،برای خوانندگان گرامی دارم.باشندگان کرانه دریای پارس(قشم وبندرعباس و…)،دلفین رابادونام کرابو karrabu وچیسکو chisku می خوانند،که البته،کرابو بیشتربر
زبانهاروان است.چه نیکوست که این نامهای پارسی رادربرابرنام بیگانه دلفین به کار بگیریم.وهمین نام به یادم آوردکه گنجینه ای از واژگان فارسی،در گوشه گوشه کشورمان،درگویشهای بومی روان است که ازآنها،برای پویایی زبان شکرین پارسی بهره نمی گیریم!
داریوش افروزاردبیلی 1391/8/21