برسرسفرهءناهار،برادرزاده ام که دورهء متوسطه اش رابه تازگی به پایان رسانده است،برمن خرده گرفت که چراباهمسروکودکانم به فارسی سخن می گویم!وافزودکه فارسی خودش لهجه زبان عربی است!
باشناختی که ازاوداشتم و می دانستم جزکتابهای درسی خود،لای هیچ کتاب ومجله ای رابازنکرده است،کنجکاو شدم که این سخن گزاف وبی پایهء پان ترکیستهاراازکجادانسته است؟ وپاسخ دادکه آموزگار”درس مطالعات اجتماعی”درسرکلاس درس دبیرستان،مطلب یادشده راگفته است!!
برای روشن شدن مطلب برای خوانندگانی که ازچندوچون سخن یادشده آگاهی ندارند،بایستی گفت:هفته نامهء”امیدزنجان”درسال 1378 با تیتردرشت،چنین درفشانی فرمود:”یونسکو طی آماری،ترکی راسومین زبان باقاعده و زندهء دنیامعرفی کرد! “ودردنباله افزوده بود:”یونسکودرآمارهایش ،فارسی رالهجه سی و سوم عربی به حساب آورده است.” بنده به این که اندک زمانی پس ازتاریخ چاپ هفته نامه امیدزنجان،مسوءول ادارهء میراثهای فرهنگی یونسکو(دیمتری کندیویا)درپاسخ نامهءیکی ازایرانیان،چاپ آماریادشده راکاملا بی پایه وغیرمنطقی خواندونوشت که “یونسکوهرگزبه صدورچنین اعلامیهء غیرمنطقی مبادرت نکرده است.”کاری ندارم؛بلکه تنهابه نگاهی گذرا به آمارهفته نامه امیدزنجان بسنده می کنم.
می دانیم زبان فارسی ازدستهء زبانهای هند-اروپایی وزبان عربی ازدستهء زبانهای آفروآسیایی(سامی)است ونمی شایدکه زبان یک دسته رااززیر گونه های دستهء دیگر(آنهم سی و سوم آن)شمردن!
اگرآماج گویندهء سخن یادشده آن است که درپی رسوخ گستردهء واژگان تازی،زبان فارسی ازدرون دچارواپاشی شده است؛بازهم ره به بیراهه برده! زیرا ازیکسوی داد وستد واژگان میان زبانهای فارسی وتازی دو سویه بوده وحتی زبان تازی بیشتر وام گرفته!لیکن زبان فارسی آینه وار نشان داده که کدام واژه ازآن او وکدام واژه بیگانه است؛ ودر برابر،زبان تازی بادرهم شکستن ها وجامه پوشاندنهای پیاپی (برای نمونه مزگت رامسجد وگناه راجناح وارک راعرق وتراوش راترشح گفتن)داشته های دیگران رابه نام خودنگاشته است.
وازدیگرسوی داد وستدواژگان میان زبانهای جهان همواره جریان داشته همچنان که روسی ازلاتین،فرانسوی ازلاتین،انگلیسی ازفرانسوی… وام گرفته است وهرگزکسی براین پابه که چون برای نمونه انگلیسی ازفرانسوی بسیاروام گرفته ،این زبان را گویش آن دیگری نگفته است.
بخش نخستین آمارامیدزنجان شنیدنی تر است:زبان ترکی که گویندگان جهانیش ازکمابیش یکسدوپنجاه میلیون تن فراتر نمی روندوباپشتوانهء فرهنگی نارس خود،باکنارزدن زبانهای پرتوان وباپشتوانهء فرهنگی گرانسنگ جهان راه به جایگاه سوم می برد(گویاجایگاه های نخست ودوم را به انگلیسی وفرانسوی داده اند!)وزبانهای چینی وهندی(هرکدام باگویشوران پرشمارشان)آلمانی واسپانیایی وپرتغالی و روسی وتازی و فارسی و ایتالیایی و یونانی…همه دربرابرترکی امیدزنجان سربه کرنش فرودآورده اند.
آموزگاراردبیلی که چیزی رادرامیدزنجان خوانده یاشنیده”مرخیال محض راذاتی می کند”وآنچه راکه دروغی آشکاراست چونان حقیقت ناب به خورد دانش آموزان ازهمه جابی خبرمی دهد…
آنچه که دربارهء ناآگاهی آموزگاریادشده گفته شد، شوربختانه درآموزش وپرورش کشورمان امری فراگیر است،(یکی ازکارمندان آموزش وپرورش…به نگارنده می گفت:یک آموزگاردبستانی درروخوانی شعر”
زاغکی قالب پنیری دید…هشت واژه را غلط خواند.)هرازچندگاهی،مسوءولان آموزش وپرورش، مژده استخدام چندهزارآموزگاروکارمندتازه رامی دهندوگویاچندان درگیرآب ونان رساندن به کارمندان وآموزگاران آموزش وپرورش شده اندکه فراموش کرده اندکسانی رادراین نهادپایه ای کشوربگمارندکه قادربه تشخیص هر از بر باشند!ویا دست کم عرق ملی ومیهنی داشته باشند!
دکتر داریوش افروز اردبیلی
1389/6/6 خ